گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۲۱ - اندر فرزندان کنعان: کوش و نمرود

 

روان را از اندیشه آزاد کن

از او هم بدو نام و فریاد کن

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۰۳ - فرستادن باژ و کنیزکان و غلامان زیباروی بنزد کوش

 

بدو گفت عجلسکس آباد کن

تو را دارم، از خویشتن داد کن

ایرانشان
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را

 

درین بندم از رحمت آزاد کن

به آمرزش ایزدم یاد کن

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۷ - نشستن اسکندر بر جای دارا

 

دل از بند بیهوده آزاد کن

ستمگر نه‌ای داد کن داد کن

نظامی
 

سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱ - سر آغاز

 

درون فروماندگان شاد کن

ز روز فروماندگی یاد کن

سعدی
 

سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت

 

درون فروماندگان شاد کن

ز روز فروماندگی یاد کن

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » آیینه سکندری » بخش ۳

 

دل از روی هم صحبتان شاد کن

به نقل و به می مجلس آباد کن

امیرخسرو دهلوی
 

حافظ » ساقی نامه

 

روانِ بزرگان ز خود شاد کن؛

ز پرویز و از باربد یاد کن.

حافظ
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۱ - خردنامه افلاطون

 

به عبرت ز پیشینیان یاد کن

دل از یاد پیشینیان شاد کن

جامی
 

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۲۴

 

به وصل خراسان دلم شاد کن

ز هند جگرخوارم آزاد کن

قدسی مشهدی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۷

 

خدایا مرا از من آزاد کن

ضمیرم بعشق خود آباد کن

سرم را بیاد خودت زنده کن

روان مرا منبع یاد کن

بروی خودت باز کن دیده‌ام

[...]

فیض کاشانی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode