نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
مرد کاو را بدید بر ره خویش
ماند زن را به جای و آمد پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
گفت برگوی سرگذشته خویش
تا چه دیدی ترا چه آمد پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
کردش آگه ز سرگذشته خویش
وز بلاها که آمد او را پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
نیت نیک توست کآمد پیش
میرساند ترا به خانه خویش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
چون من از چشم خود شوم درویش
چشمه گر صد شود چه سود از بیش؟
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
رسنِ زلف تا به دامن بیش
کرده مه را رسن به گردنِ خویش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
ساقی نوش لب به تشنه خویش
شربتی داد از آب کوثر بیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
خلعت خاص دادش از تن خویش
از یکی مملکت به قیمت بیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
گفت اگر خیر هست خیراندیش
تو شری جز شرت نیاید پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
خواست تا از صدای گنبد خویش
آرد آواز ارغنونش پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
خواجه دستش گرفت و رفت از پیش
تا به جایی که دید لایق خویش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
بوی سیسنبر از حرارت خویش
عقرب چرخ را گداخته نیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
از نمودار هفت گنبد خویش
گنبدی ز آسمان فراخته بیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
همه را راستروشن از کم و بیش
راست و روشن ستد به رشوت خویش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
خواند سگ را به سگزبانی خویش
سگ دویدش به مهربانی پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
گرگ چون رشوه داده بود ز پیش
جست حق القدوم خدمت خویش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
گفت اگر مانمش به منصب خویش
کس به رفعش قلم نیارد پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
مهتران آمدند از پس و پیش
صف کشیدند بر مراتب خویش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
هست بر هر کسی به ملت خویش
کفر نعمت ز کفر ملت پیش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار
که خورد؟ نوش پارهای در پیش
کز پی آن نخورد باید نیش