سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۵ - اندر ترک دنیا و ریاضت نفس گوید
راه مدین نرفته پیش شُعَیب
چند گردی به گرد پردهٔ غیب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۶ - اندر بیان نسب آدمی من عرف نفسه فقد عرف ربه
آدمی را مدار خوار که غیب
جوهری شد میان رشتهٔ عیب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۶ - اندر نکوهش شکم خواری و بسیار خوردن
منتجب کی شود به علم قریب
جز به بطن خفیف و قلب رقیب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۵ - اندر مذمّت دنیا و برحذر بودن از آن فرماید
چون سرابیست آز تشنه فریب
همچو سیلیست آز رخ بنشیب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۶ - التّمثیل فی صلابة طریق الاسلام
شاه زادهست آدمی و نسیب
نبود هیچ بیرقیب و ادیب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۲ - اندر معنی بیداری ملوک و سلاطین و حفظ و بخشش ایشان
برگرفت و نهاد اندر جیب
زان گرفتنش هیچ نامد عیب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۶ - در مدح اقضیالقضاة جمالالدیّن ابوالقاسم محمودبن محمّدِالاثیری
از فرازش نبرده سوی نشیب
مگر این گنده پیر غرچه فریب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۶ - در مدح اقضیالقضاة جمالالدیّن ابوالقاسم محمودبن محمّدِالاثیری
جان او را برای عالم غیب
کرده خالی ز رسم و سیرت عیب
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۴ - فی افتخار نفسه علی اهل عصره
جان در آن صورت بدیع و عجیب
از سرِ صنعتی لطیف و غریب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش
روزکی چند صبر کن به شکیب
شاه را گو بکشتمش به فریب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
دادم اندیشه را به صبر فریب
تا شکیبد دلم نداد شکیب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
آن همه رنگهای دیده فریب
دور گشت از بساط زینت و زیب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
خوان نهادند باز بر ترتیب
بیش از اندازه خوردهای غریب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
منجنیقی بود به زیور و زیب
خانه ویران کن عیال فریب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
با چنان زلف و خالِ دیدهفریب
هیچ دل را نبود جای شکیب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
به مدارایِ هیچکس مَفْریب
از مراعات هر کسی بِشْکیب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
برد آوازشان ز راه فریب
هم ز ماهان و هم ز ماه شکیب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
وز کلیچه هزار جنس غریب
پرورش یافته به روغن و طیب
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
مغز ما را ز طیب هست نصیب
طیبتی نیز خوش بود با طیب