سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۸ - در صفت مرگ پیامبران علیهمالسّلام
تا بگوید ز موسی و هارون
آل عمران و حوت با ذوالنون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۹ - صفت مرگ شاهان فرس و بزرگان ایشان
حال جمشید و حال افریدون
حال ضحاک کافر ملعون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۹ - در دوازده برج گوید
آفتِ کشت تست بر گردون
گاو کردنده از سرین و سرون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۰ - حکایة فی اصحاب الفغلة
زانکه نامحرمی تو از گردون
داردت پیش خویش خوار و زبون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۴ - فی تسلّی قلوب الاخوة والاخوات
در نگر بیمزاج و خاطر دون
زین دو معنی به عیسی و قارون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۱ - در صفت ابلهان گوید
چون شود مویی از تو دیگرگون
آن شود موسی این دگر قارون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۲ - فی تحقیق العشق
آن شنیدی که در عرب مجنون
بود بر حسن لیلی او مفتون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۲ - فی تحقیق العشق
گر تو فرزند آدمی، پس چون
شدهای بر جهان چنین مفتون؟
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۴۶ - فیالحرکة و ترک الاوطان فی طلبالآخِرَة، قال النّبی علَیهالسّلام: اطلبوا العلم ولو باصّین، وَ قالَ علَیهالسّلام: سافِرُوا تغنموا، ولاتفخروا بالوطن
رفت چندان به زیر مرکز خون
کز دگر نیمه لعل شد گردون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۴۶ - فیالحرکة و ترک الاوطان فی طلبالآخِرَة، قال النّبی علَیهالسّلام: اطلبوا العلم ولو باصّین، وَ قالَ علَیهالسّلام: سافِرُوا تغنموا، ولاتفخروا بالوطن
گشته چون خار در مصاف زبون
خصم در پای اسب خرماگون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۶ - اندر صفت بیابان گوید
که نرفتی ز سهم آن هامون
خضر بیآب و بیدلیل برون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۶۱ - اندر بیان حال صوفی و ستایش صوفیان فرماید علامة اصحاب التصوّف ان لایسأل ولا ینهر ولا یدّخر
سیوم آن کز جهان شود بیرون
نبود مدّخر ورا افزون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱ - یمدح السلطان الاعظم مالک رقاب الامم سلطان سلاطین العالم یمین الدّولة و امین الملّة کهف الإسلام و المسلمین ابا الحارث بهرامشاهبن مسعود نوّر اللّٰه مضجعه
دون که او را زمان گرفت زبون
تیغ سلطان برو بگرید خون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
سست پای از نهیب او سیحون
نرم گردن به حکم او گردون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
گه بخندد به دست شاه درون
گاه بر دشمنانش گرید خون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
گرز او تا بدید بر هامون
مهره باش است گردن گردون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
نکند قصد هیچ خصم زبون
که ز مردار کس نریزد خون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
تا بدید آتش ملک سیحون
هم بر آن آب نیست آب اکنون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
کوه و دریا و بیشه و هامون
موج میزد در آن زمان از خون
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله
شه ز بس خون که ریخت از شش سون
گوی یاقوت شد زمین از خون