گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۲ - حکایت مجنون

 

گفت من آن که زخم او خوردی

به تمناش سر فرو بردی

جامی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲ - مصایب مصنف و مناجات

 

بلکه باشد گدایی‌ام دردی

اشک سرخی و چهرهٔ زردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۰ - آغاز قصهٔ شاه و درویش

 

مشکلی هرکه پیشش آوردی

او روان حل مشکلش کردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۱ - در آزاد شدن شه‌زاده از مکتب و ملول بودن درویش

 

هر گه که از شوق گریه می‌کردی

صد هزاران بهانه آوردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۵ - حال عشق شاه‌زاده با گدا

 

صفحه را پیش روی آوردی

چهرهٔ خویش را نهان کردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۹ - رفتن گدا به شب بر در شاه‌زاده

 

بارها صید فربه آوردی

خود قناعت به استخوان کردی

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۳ - سر راه گرفتن رقیب درویش را

 

گر به من لحظه‌ای وفا گردی

هم در آن لحظه صد جفا کردی

هلالی جغتایی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode