×
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت اول
زان مثلث هر آن که زد جامی
شد زمستی زبون هر خامی
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - تاریخ و توصیف بنای اسلام خان
ای خجسته بنا، ز رونق تو
چشم بد دور، چشم ایامی
همه روی زمین به سایه ی توست
کز بلندی چو صیت اسلامی
در نظرها ز بس که مرغوبی
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۱
هر مقامی به وصفی و نامی
هر یکی راست خاصه احکامی
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۶
چه فرو خوانمت که بس خامی؟
تو از ایشان شنیده ای نامی
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۰
شد فراز بلندتر بامی
کز پریدن برآورد نامی
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۳۶
صبح عید است ساقیا جامی
عیدی عاشقان کن انعامی
همه لب تشنه ایم بر جامت
ترکن از جاممان لب و کامی
از لب و چشم خود نوازش کن
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۶ - نظامی گنجوی قُدِّسَ سِرُّه
صحبتی جوی کز نکونامی
در تو آرد نکو سرانجامی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳ - در مذمت مخدرات و مسکرات
ور شدی یاوه آز و ناکامی
زبستی شاد عارف و عامی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۹ - تمثیل
تا گروهی ز عارف و عامی
یار خود سازد، اینت بدنامی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۹ - در ریاست سرپاس مختاری
دودمانش قدیم و خود نامی
دور ازحرصو آز و خودکامی