گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - تقاضای کاه

 

ای کریمی که هست گاه کرم

دل و دست تو کان و دریابم

من گرانی نکرده ام هرگز

وز پی نان نبرده ام آبم

گر اشارت شود بکمتر چیز

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » حکایت دوم

 

همچو کاریگری رسن تابم

هر زمان خویشتن ز بس یابم

حمیدالدین بلخی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز

 

واجب آن شد که کار دریابم

گر نگیرد، چو دیگران خوابم

نظامی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۱

 

تشنهٔ خویش کن مده آبم

عاشق خویش کن ببر خوابم

تا شب و روز در نماز آیم

ای خیال خوش تو محرابم

گر خیال تو در فنا یابم

[...]

مولانا
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

گفت: از بیم حیض در تابم

شب از این غم نمی برد خوابم

آذر بیگدلی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۹۶ - نگار سیم اندام

 

ای که از دوری تو بی تابم!

لحظه ای شب نمی برد خوابم

چشم پرآبم ار به خواب رود

خواب بینم که می برد آبم

در خم زلف همچو قلابت

[...]

ترکی شیرازی