×
هلالی جغتایی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲
تا کی اندوه روزگار خوریم؟
فکر نابود و بود چندین چیست؟
گر نباشد ز غصه نتوان مرد
ور بود شاد نیز نتوان زیست
تا که در دست کیست روزی ما؟
[...]
هلالی جغتایی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۳
آه! ازین روزگار برگشته
که ز من لحظه لحظه برگردد
گر فلک را به کام خود خواهم
او به کام کس دگر گردد
ور ز جام نشاط باده خورم
[...]
هلالی جغتایی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۹
ای سیهنامه، کز برای نجات
حرفی از باب رحمتی طلبی
سبقتم چیست؟ گفتهای زین باب
«سبقت رحمتی علی غضبی»