عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقالة الثانیه
ای بیک دم زنده کرده عالمی
پس مرا هم زنده گردان ازدمی
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۱ - المقالة الثالثه
ور عنان باد پیچی یک دمی
کی نسیم خوش جهد در عالمی
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
از درونت چون برآید آندمی
این جهانت آن جهان گردد همی
عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گفت هر روز ازملایک عالمی
سوخته گردد ز نور حق همی
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
نیستت پروای ریش خود دمی
همچنین مردار خواهی شد همی
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
هرکرا پروای خود نبود دمی
هرگزش پروای حق باشد همی
عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
تا که یک عاقل برآرد یک دمی
جاهلان خوردند در هم عالمی
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
گر در این میدان کشندت یک دمی
برتو تابد از تحیر عالمی
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
مینیابم آنچه میجویم همی
وین طلب ساکن نمیگردد دمی
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل
درد میباید ترا در هر دمی
اندکی نه عالمی در عالمی
عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقالة الثالثة عشره
تو بحق چشم و چراغ عالمی
این جهان را وان جهان را محرمی
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
گرچه بسیاری نمایی رستمی
نیست ممکن از مخنث محکمی
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
نه طمع دارم بکس هرگز دمی
نه مرا در چشم آید عالمی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیستم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
گرچه پنداری که پیر عالمی
در ره عشق از چنین طفلی کمی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
گفت هر جائی که میرفتم دمی
جمله میگفتند حق بدهد همی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
گفت بیچاره چه سازد آدمی
یا دلست او یا گلست او از زمی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
گفت سیرم از عبودیت همی
وز ربوبیت بمن نرسد دمی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
تو نهای میری اسیری دایمی
زانکه محکومی بحق نه حاکمی »
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
این چه با من میکنی در هر دمی
می برآید از دلت آخر همی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنة و العشرون
طی شود هم آسمان و هم زمی
وز تو موئی را نخواهد بد کمی