وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - اتمام حجّت کردن حضرت سیدالشهدا (ع)
پس بغل واکرد حق او را گرفت
گرچه دارد عقل از این معنی شگفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲ - ورود حضرت ابی عبدالله علیه السلام به زمین کربلا و خطبهٔ آن حضرت در شب عاشورا و تفرّق لشگر
یوسفا باز آی از این زندان زفت
که زلیخا را شکیب از دست رفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۴ - ذکر شهادت حرّ بن یزید ریاحی علیه الرّحمه و الرضوان
آن یکی دیدش بدین حال شگفت
از شگفت انگشت بر دندان گرفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۴ - ذکر شهادت حرّ بن یزید ریاحی علیه الرّحمه و الرضوان
این بشارت را چو حرّ زان لب شنفت
شاه را خوش باد گفت و خوش بخفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۶ - ذکر شهادت زبدهٔ ناس، حضرت ابی الفضل العباس
بی محابا جرعهای در کف گرفت
چون به خویش آمد دمی گفت ای شگفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۶ - ذکر شهادت زبدهٔ ناس، حضرت ابی الفضل العباس
من نیارم شرح آن را باز گفت
از عمود آهنین باید شنفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۶ - ذکر شهادت زبدهٔ ناس، حضرت ابی الفضل العباس
از مژه دُرّها ز خون دیده سفت
روی بر رویش نهاد از مهر و گفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۷ - ذکر شهادت عون فرزند عقیلة العرب، حضرت زینب
شه نبیره عمّ خود در بر گرفت
عارضش بوسید و گفتا ای شگفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۸ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اکبر
شاهزاده چون صدای شه شنفت
از شعف چون غنچه خندان شکفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۸ - رفتن ذو الجناح به خیمه گاه و قصّه حضرت شهربانو
عقد مروارید با مژگان بسفت
دست بر گردن نمودش طوق و گفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۹ - ذکر آمدن لشگر به خیمه گاه
گفت مردی ای عجب زین حرص زفت
کس ز حرص مال در آتش نرفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۵ - ورود اهلبیت به مجلس ابن زیاد علیه اللعنه و العذاب
این قدر دانم که با وی هر چه گفت
شد سیه رو آن چه در پاسخ شنفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۵ - ورود اهلبیت به مجلس ابن زیاد علیه اللعنه و العذاب
آنکه با احمد شب اسری نهفت
از لب او گفت ایزد آنچه گفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب
پیر روشن دل پس از روی شگفت
رو به سوی آن سیه بختان گرفت
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب
حکم کن کاین سر گشاید لب به گفت
سازدم آگاه از این سرّ نهفت
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۲۷ - و له علیه الرحمه فی التّشبیب و التّحبیب
تا زتاب می گل رویت شکفت
ترک گل بلبل زسودای تو گفت
از پی آویزه ی گوش تو دل
با مژه بس دانهٔ یاقوت سُفت
آن موحد شد که با جاروب لا
[...]