گنجور

وطواط » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح شروانشاه فخرالدین ابوالهیجا منوچهر بن افریدون

 

ای مکارم را یمینت رهنما

وی اکابر را بصدرت التجا

چون تو ناورده ستاره شهریار

چون تو نادیده زمانه پادشا

آسمان از قصر تو گیرد علو

[...]

وطواط
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶ - در موعظه

 

هرکه سعی بد کند در حق خلق

همچو سعی خویش بد بیند جزا

همچنین فرمود ایزد در نبی

لیس للانسان الا ما سعی

انوری
 

عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص

 

انبیا پس رو بدند او پیشوا

عالمان امتش چون انبیا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » حکایت مادری که فرزندش در آب افتاد

 

اولش بوبکر و آخر مرتضا

چار رکن کعبهٔ صدق و صفا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » حکایت مادری که فرزندش در آب افتاد

 

آن یکی دریای آزرم و حیا

آن دگر شاه اولوالعلم و سخا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در تعصب گوید » درتعصب گوید

 

میل اگر بودی در آن دو مقتدا

هر دو کردندی پسر را پیشوا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در تعصب گوید » درتعصب گوید

 

یا نشانندش به جای مصطفا

بر صحابه نیست این باطل روا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در تعصب گوید » حکایت عمر که می‌خواست خلافت را بفروشد

 

جمله گفتندش مکن ای پیشوا

خلق را سرگشته از بهر خدا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » در تعصب گوید » حکایت رفتن مصطفی بسوی غار و خفتن علی در بسترش

 

چون بسوی غار می‌شد مصطفا

خفت آن شب بر فراشش مرتضا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » داستان کبک » حکایت سلیمان و نگین انگشتری او

 

زان به پانصد سال بعد از انبیا

با بهشت عدن گردد آشنا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » پرسش مرغان

 

او سلیمانست ما موری گدا

درنگر کو از کجا ما از کجا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت پادشاهی که بسیار صاحب جمال بود

 

سایه را سیمرغ چون نبود جدا

گر جدایی گویی آن نبود روا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عزم راه کردن مرغان » تحیر بایزید

 

عزت این در چنین کرد اقتضا

کز در ما دور باشد هر گدا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مسعود و کودک ماهیگیر

 

گفت روزی شاه مسعود از قضا

اوفتاده بود از لشگر جدا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مسعود و کودک ماهیگیر

 

گفت امروز این دهم، نکنم جدا

آنچ فردا صید افتد آن مرا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » به کعبه رفتن رابعه

 

ور درین گرداب مانی مبتلا

سر بسی گردد ترا چون آسیا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » خصومت دو مرقع پوش

 

در خصومت آمدند و در جفا

دو مرقع پوش در دار القضا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مفلسی که عاشق شاه مصر شد

 

در عجایب مانده‌ام زین بی‌وفا

تا چرا می‌اوفتد در آشنا

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار مردی پاک‌دین

 

نفقه‌ای چیزی که داری چار سو

لن تنالوا البر حتی تنفقوا

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۵۱