گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵

 

سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای او

سر و باری گیست تا گوید که من، بالای او

بر سر آنست مه، کز آسمان یک شب فتد

با سری در محنت سودای او، در پای او

گیسوی ده پای او، هر تا کزو بار افکنی

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳

 

ای مرا چون جان گرامی جام جانپرور بخواه

چون رخ و اشک من و خود، باده احمر بخواه

لعل جان آشوب بگشا، بهر جان دارو بیار

زلف جان آویز بشکن جام جان پرور بخواه

همچو زلفت سر گرانم، ساعتی دیگر بپای

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹

 

ای جهانداری که خاطر قدراوجت راندید

گرچه در پرواز معنی، بال ادراکش بسوخت

نام صد دینار و اطلس بنده چون بشنید دوش

چهره ی دینار گونم همچو اطلس برفروخت

ریش رعنا کرد و در بازار مالیخولیا

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۲ - لغز- چیستان

 

چیست آن معشوقه ای کاو نه زخاص است و نه عام

با حریفان سر بسر یکسان بود در ابتسام

گاه باشد چشم او در جامه های شعر زرد

گاه باشد فرش او بر فرشهای سیم خام

گاه در تیمار یاران گاه در تیمار خود

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۶

 

دل گواهی می دهد این کعبه اقبال را

کرد معمار فلک دایم به معموری ضمان

پیش این ایوان اگر تقدیر دستوری دهد

سجده آرد طاق کسری نه که طاق آسمان

ظل او غمخوار گان را چون ادم بزم طرب

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان

 

ای بخوبی پای بوس عارضت ماه آمده

دست نقص از دامن حسن تو کوتاه آمده

تیر چرخ از ترکش جزع تو یک بیلک شده

لطف جان از خرمن لعل تو یک کاه آمده

دلبربائیهای زلفت را چه دانم گفت لیک

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۵

 

گرچه سوگند آن خوری کاکنون نکوتر دارمت

من نیم ز آن‌ها بحمدالله که باور دارمت

اثیر اخسیکتی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode