گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۵۶

 

هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نیاز

من برای دادن دل، تو برای دلبری

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۵۹

 

سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را

ورنه کی می بود رنگ از روی گلها رفتنی؟

سختی کنج وطن از راحت غربت به است

کی شرر گردد به پای خود ز خارا رفتنی؟

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۶۳

 

کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش کن

تا ز رخسارت شود پیدا، گلستان نویی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » قصاید و مقطعات » شمارهٔ ۴

 

بخت باید مرد را در هند پر دیو و پری

بخت اگر آید به سر، موری سلیمانی کند

زور طالع بین که مفلوکی ز اهل مدرسه

حکمرانی بر سپاه شاه کیهانی کند

میر شمشیر است ملایی که از بهر نمود

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳

 

عمر ما چون دیده نرگس به حیرانی گذشت

روزگار ما چو سنبل در پریشانی گذشت

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶

 

شب فغانم گوشمال چرخ بی بنیاد داد

کهکشان را همچو کاه کهنه ای برباد داد

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۰

 

همچو ساغر دلخوشی در سینه محزون نماند

در تنم از گریه آخر همچو مینا خون نماند

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۲

 

میکشان در بزم وصلت باده چون قسمت کنند

کاسه چشم مرا پیمانه حسرت کنند

طغرای مشهدی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
sunny dark_mode