قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹
دوش رندی خلوتی خوش خالی از اغیار داشت
حورش از فردوس و غلمانش ز جنت عار داشت
شاهدش خوشتر ز غلمان زانکه غلمان دربهشت
ذکر استغفار و آن الحان موسیقار داشت
حورالقدوس والقدوس و آن زیبا سرشت
[...]
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷
لحن اسماعیل آشوبی که در دستان کند
کافرم چنگیز اگر با جیش ترکستان کند
ساز دستان چون نماید شور آوازش به بزم
هوش هشیاران رباید تا چه با مستان کند
هم گل بویا بود هم بلبل گویا بود
[...]
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸
ای رفیقان امشب اسماعیل غوغا میکند
چنگ را ز آواز شورانگیز رسوا میکند
آسمان امشب ز حیرانی سراپا گشته چشم
صنع حق را در وجود او تماشا میکند
راه گوش عاشقان از لحن دلکش میزند
[...]
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳
مست و بیخود سروناز من به صحرا میرود
با چنین مستی نگه کن تا چه زیبا میرود
گاه میافتد ز مستی گاه میخیزد ز جا
تا دگر زین رفتنش یارب چه بر ما میرود
گه تکبر میفروشدگه تواضع می کند
[...]
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴
لحن اسماعیل و رویش آفت چشمست و گوش
آن برد از چشم خواب و این برد از گوش هوش
حسن او دل را بهرقص آرد ولی از راهچشم
صوت او جان را به وجد آرد ولی از راه گوش
شوق دیدار نکویش پیر را سازد جوان
[...]