×
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷
کردهام سرمشق حیرت سرو موزون تورا
ناله میخوانم بلندیهای مضمون تو را
شام پرورد غمم با صبح اقبالم چهکار
تیرهبختی سایهٔ بید است مجنون تو را
خاکهای این چمن میبایدم بر سر زدن
[...]
۹ بیت
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲
هرکه نوشد از قضا گر جام مشحون تو را
میکند درس ادب نیرنگ افسون تو را
در طریق عشق اندر وسعتآباد جنون
نگذرد غیر از سمند وهم هامون تو را!
سرو اندر باغ سر در پای شمشاد افکند
[...]
۱۰ بیت