×
عطار » خسرونامه » بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم
پیاله کالبد را چون تهی کرد
هزاران کالبد را جان رهی کرد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۴ - قلم زدن نخست در شرح تیغ زدن جمهور سلاطین ماضیهٔ دهلی
به بخشش خلق عالم را رهی کرد
همه گنجینهٔ شمسی تهی کرد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۶ - آغاز انشعاب عشقهٔ عشق خضر خان از شاخ سبز و تر دول رانی
هم اندر هندرایان را رهی کرد
هم از تاتار غزنین را تهی کرد
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۱
دلم میل یکی سرو سهی کرد
که در وصفش عبارت کوتهی کرد
اگر چه بی رهی کردن ز حد برد
بحمدالله که تنها با رهی کرد
دل من زان دهان رو در عدم داشت
[...]
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۷ - در ذکر بعضی رفتگان از دایره مال و سال و دعای بعضی مرکزنشینان نقطه حال
در پنجه مرگ روبهی کرد
قالب به مصاف او تهی کرد
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۳
به صدق هرکه سوی کعبه ناقه راهی کرد
نشانِ پاش به هر گام قبلهگاهی کرد
کبود روی از آن شد بنفشه در گلشن
که با کلاله جعد تو کج کلاهی کرد
ز چین زلف نسیمی نزد به موج عذار
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین
فلک یاری و اختر فرهی کرد
فضای عرصه از خصمان تهی کرد