گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴

 

تا به معنی اهل صورت دم ز آب و گل زدند

جان گدازان سکّهٔ محنت به نام دل زدند

در مقام غم چو بزم امتحان آراست عشق

خویش را ارباب دل بر شربت قاتل زدند

ای بسا کشتی که بشکستند سیّاحان راه

[...]

خیالی بخارایی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۵ - فرشتهٔ عشق

 

بناگه در خانهٔ دل زدند

به دیوانگی راه عاقل زدند

ملک‌الشعرا بهار