×
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۳
هر جای که عشوه ایست پرورده توست
هر جای که رنگی است برآورده توست
عشوه گری و سیه گری پرده توست
اینک کف دست تو سیه کرده توست
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
هر کسی نقشبند پرده توست
همه هیچند کرده کرده توست
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸
در همه شهر دلی کو که نه خون کرده توست
یا درونی که نه از زخم غم آزرده توست
جان ز مژگان تو ریش است و دل از غمزه فگار
هر که را می نگرم تیر جفا خورده توست
پرده برداشتی از راز من ای چرخ فلک
[...]
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۵ - دست تضرع به مناجات برآوردن و در حلقه اجابت قبله حاجات استوار کردن
هر چه غیر تو رقم کردهٔ توست
گرچه پرورده تو پرده توست