گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح ابوالحسن علی لشگری

 

زمانه بیشتر داند ز هرکس پیشگاهش را

ستاره نیکتر خواهد ز هرکس نیکخواهش را

گر اهریمن بنام او دعا کردی الهش را

بیفزودی ثوابش را بپالودی گناهش را

وگر آهو بچشم اندر کشیدی گرد راهش را

[...]

قطران تبریزی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵۴ - حکایت

 

سهل گیرد جهان و جاهش را

کند آماده ساز راهش را

اوحدی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

آیینه کجا دیده ست، رخسار چو ماهش را

با سرمه چه آمیزش، مژگان سیاهش را

گاهی نظری از لطف می کرد به سوی من

بخت سیهم رم داد آهوی نگاهش را

ای مور به این اندام، سرخیل سلیمانی

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰

 

به زلف عنبرین روبند خوبان جلوه گاهش را

به نوبت پاس می دارند گلها خار راهش را

ز دست کوته مشاطه این جرأت نمی آید

مگر گردون ز پستی بشکند طرف کلاهش را

به این شوکت ندارد یاد، گردون صاحب اقبالی

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۶

 

کدامین دیده سازد سرمه، گرد جلوه گاهش را؟

که چشم انتظار از نقش پا بیش است راهش را

به غیر از سنبل آن جعد مشک افشان نمی باشد

اگر گلدسته ای، لایق بود طرف کلاهش را

سخن فهمی چو من از موشکافان بر نمی خیزد

[...]

حزین لاهیجی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

چو من آراستم ز آیینه دل جلوه‌گاهش را

ز مهر افکند در آن عکس روی به ز ماهش را

سپاه غمزه در هر ملک دل کان شه برانگیزد

بویران ساختن اول دهد فرمان سپاهش را

نه تنها بر دلم تیر نگاه انداخت کز مژگان

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode