گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین

 

دو چشم من ز سرخی مثل لاله ست

برو بر اشک من مانند ژاله ست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

عطار » خسرونامه » بخش ۹ - در فضیلت امام ابوحنیفه

 

چو نعمان سرخ روی حق چو لالهست

قضا چکند بشاگردش حوالهست

عطار
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست

خوبی و فرخندگی جمله در این فال هست

حال نکو بگذرد، بخت مددها کند

طالع خود دیده‌ام، شاهد این حال هست

داد منجم نوید، گفت که با اخترت

[...]

وحشی بافقی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۵

 

گر دل غبار گشته امید خیال هست

باران شکار ابر پراکنده حال هست

پروانه آبروست گهر صاف طینت است

هر جا که حسن پاک بود انفعال هست

سر می کنیم پیش تو گر پر گشودنی است

[...]

اسیر شهرستانی