گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۶۴

 

صد زخم چشید نفس و افگار نشد

صد تجربه کرد عقل و بر کار نشد

از گردش چرخ صد هزاران عبرت

این دیده بدید و هیچ بیدار نشد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۶۶

 

هرگز دل من واقف اسرار نشد

روزی به صفا و صدق بر کار نشد

بس پند که بشنید و یکی گوش نکرد

بس عبرتها که دید و بیدار نشد

اوحدالدین کرمانی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵۰

 

کدام دل که تو غمزده زدی فگار نشد؟

کدام کس که ترا دید و بی قرار نشد؟

حرام باد زخاک تو بر در هر چشم

که هیچ بهره این چشم خاکسار نشد

بسوخت ناله من سنگ را، عجب سنگ است

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۲ - حکایت

 

تا تنش پای بند دار نشد

جان او بر فلک سوار نشد

اوحدی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷

 

شاها به عداوت توکس یار نشد

کاو در نظر جهانیان خوار نشد

با نشأهٔ خصمی تو آنکس که بخفت

در خواب شد آنچنان که بیدار نشد

وحشی بافقی
 

سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۹

 

کشت عملم هیچ نمودار نشد

هرگز دل و دیده ام نکوکار نشد

هر چند که رفتگان خبرها کردند

از رفتن خود دلم خبردار نشد

سعیدا
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴

 

آن که در عشق سزاوار سر دار نشد

هرگز از حالت منصور خبردار نشد

نقشی از پرده ایجاد پدیدار نشد

کز تماشای رخت صورت دیوار نشد

آن که بوسید لب نوش تو شکر نچشید

[...]

فروغی بسطامی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۵ - عارف و کلنل نصرالله خان

 

به عهد چشم تو یک دل امیدوار نشد

برو که عهد تو برگردد اینکه کار نشد

به روزگار تو یک روز خوش به کس نگرفت

خوشت مباد که این روز روزگار نشد

نریخت باده به دور تو در گلوی کسی

[...]

عارف قزوینی
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

 

گل مقصود نچید آن که چو من خوار نشد

نشد آزاد ز غم هر که گرفتار نشد

یوسف مصر نشد آن که به بازار وجود

پیره زالی به کلافیش خریدار نشد

همره نوح نشد، همسر داود نگشت

[...]

ملک‌الشعرا بهار