×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۹۳
شاها بکش قطار که شهوار میکشی
دامان ما گرفته به گلزار میکشی
قطار اشتران همه مستند و کف زنان
بویی ببردهاند که قطار میکشی
هر اشتری میانه زنجیر میگزد
[...]
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹
زین خوش رقم که بر گل رخسار میکشی
خط بر صحیفهٔ گل و گلزار میکشی
اشک حرمنشین نهانخانهٔ مرا
زان سوی هفتپرده به بازار میکشی
کاهل روی چو باد صبا را به بوی زلف
[...]
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴
بر گرد مه ز غالیه پرگار میکشی
بر طرف روز نقش شب تار میکشی
آن روز شد که راز نهان داشتم که باز
رازم چو روز بر سر بازار میکشی
زنار زلف آتش عشقت بلا شدند
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۰
چون شانه را به طره طرار می کشی
خط خطا به صفحه تاتار می کشی
بر دوش من گذار چه حمال گشته ای
کز مشک تر ز زلف همی بار می کشی
هر گه به راه بادگشائی گره ز زلف
[...]