گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۲۸

 

در کار عشق سعی چو فرهاد می‌کنم

مشق جنون به خامه فولاد می‌کنم

تا فکر کرده است مرا بر سخن سوار

در کوه قاف صید پریزاد می‌کنم

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۹

 

از برکات حسن تو جذب مراد میکنم

یاد خدای آیدم چون ز تو یاد میکنم

جلوه کنی چو بر دلم قیمت جلوه ترا

نیست همین که جان دهم بکله مراد میکنم

قبله جانم آن جمال هم بوصال و هم خیال

[...]

فیض کاشانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷۰

 

دل را به یاد روی کسی یاد می‌کنم

آیینه کرده‌ام گم و فریاد می‌کنم

بوی پیامی از چمن جلوه می‌رسد

از دیده تا دل آینه ایجاد می‌کنم

خاکم به باد می‌رود و آتشم به آب

[...]

بیدل دهلوی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

چون شکوه از جفای تو بنیاد می‌کنم

از گریه چاره دل ناشاد می‌کنم

راهی چو در دل تو ندارم ازین چه سود

کز ناله رخنه در دل فولاد می‌کنم

از دیده‌ام سرشک چو هوشم ز سر رود

[...]

طبیب اصفهانی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۶ - یاد وطن

 

هر وقت ز آشیانهٔ خود یاد می‌کنم

نفرین به خانوادهٔ صیاد می‌کنم

یا در غمِ اسارت جان می‌دهم به باد

یا جانِ خویش از قفس آزاد می‌کنم

شاد از فغانِ من دلِ صیاد و من بدین

[...]

عارف قزوینی