گنجور

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۸

 

تا کی کنی عذاب و کنی ریش را خضاب؟

تا کی فضول گویی و آری حدیث غاب؟

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

همی بر شد آتش فرود آمد آب

همی گشت گرد زمین آفتاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود

 

چنان دید روشن روانم به خواب

که رخشنده شمعی بر آمد ز آب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱

 

چو آمد به برج حَمَل آفتاب

جهان گشت با فرَ و آیین و آب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

چو بان و چو کافور و چون مشک ناب

چو عود و چو عنبر چو روشن گلاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

گذر کرد از آن پس به کشتی بر آب

ز کشور به کشور گرفتی شتاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳

 

بدو اندرون زعفران و گلاب

همان سالخورده می و مشک ناب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۹

 

بدان تا گذر یابم از روی آب

به کشتی و زورق هم اندر شتاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۰

 

چو برداشت پرده ز پیش آفتاب

سپیده برآمد بپالود خواب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

خروشی به زاری و چشمی پرآب

ز هر دام و دد برده آرام و خواب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۶

 

زمین شد به کردار کشتی بر آب

تو گفتی سوی غرق دارد شتاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹

 

یکی جای دارد سر اندر سحاب

به چاره برآورده از قعر آب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹

 

نه دژ بود گفتی نه کشتی بر آب

یکی دود دیدی سراندر سحاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

پلنگش بدی کاشکی مام و باب

مگر سایه‌ای یافتی ز آفتاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۳

 

یکی کوه دیدم سر اندر سحاب

سپهری است گفتی ز خارا بر آب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۷

 

نگه کرد تا مرغ برخاست ز آب

یکی تیره بنداخت اندر شتاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۳

 

نه ماند بر و بوم و نه مام و باب

شود پست رودابه با رودآب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵

 

نهنگ دژم بر کشیدی ز آب

به دم درکشیدی ز گردون عقاب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۷

 

دوم روز چون چشمهٔ آفتاب

بجنبید و بیدار شد سر ز خواب

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۱

 

چو برزد زبانه ز کوه آفتاب

سر نامدران برآمد ز خواب

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۳۱۳