گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - مناجات شیرین در شب فراق

 

به مهر اندوده دلهای کریمان

به گرد آلوده سرهای یتیمان

امیرخسرو دهلوی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٧١٢

 

یکروز بپرسید منوچهر ز سالار

کاندر همه عالم چه به ای سام نریمان

او داد جوابش که درینعالم فانی

گفتار حکیمان به و رفتار فهیمان

ابن یمین
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۶

 

ای کفر سر زلف تو غارتگر ایمان

جان داده بر نرگس مست تو حکیمان

دست از طلبت باز نگیرم که بشمشیر

کوته نشود دست فقیران ز کریمان

گر دولت وصلت بزر و سیم برآید

[...]

خواجوی کرمانی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - بیان واقعه دیدن امیر تیمور

 

بباد سرد از جان کریمان

بآب گرم از چشم یتیمان

قاسم انوار
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

به مهراندوه دل های کریمان

به گرد آلوده سرهای یتیمان

شیخ بهایی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۵ - جنگ کردن اندرجیت از رام و لچمن و بیهوش شدن رام و لچمن

 

برون صد پاره چون جیب یتیمان

درون آواره چون جیب کریمان

ملا مسیح
 

حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۱۱ - مناجان

 

از درگه رحمت کریمان

خالی نرودکف لئیمان

حزین لاهیجی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵

 

غرض آن‌قدر گفت از دین و ایمان

که از گُه خوردنم گشتم پشیمان

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵ - خیال مستان

 

چو کشتی کینه در قلب صمیمان

ندارد سود اگر گشتی پشیمان

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode