سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
خریست مخلص خر نامه خران بزرگ
که هست مطلع و مقطع ز . . . ایه وز خدو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
خریست چون خر بوالاشعب طمع پیشه
بشعر کاو برنده بهر کس از هر سو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
چو کاو ریختن آلوده طبع او از شعر
همی تراشد آلایش از سرین بسرو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
بخر گدائی چون استر سپید بدن
مهار حرص به بینی زنان زنان زانو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
خریست شاعر و تقطیع شعر او اینست
معالفن علفا تن معالفن علفو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
سیه گلیم خری ژنده جل و پشما کند
که ژندگیش نه در پی پذیرد و نه رفو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
بخر گدائی چون خم شوخش آب گرفت
نه هر بگوش درآرد از آن سپس نه چشو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
چو سوزنی پس او گوش عرزدن گیرد
بخواب خرگوش اندر شود بعادت و خو
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - در هجاء خمخانه
بدان صفت که خر پشت ریش را بر ریش
تفو زنیده بر او با دو صد هزار تفو
قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۳۸ - در مدح امیر حاجب شمس الخواص نورالدولة جمال الدین قرقو
کمان شدم ز غم عشق آن کمان ابرو
که هست زیر لب لعل فام او لؤلو
غم فراق تو بندی نهاد بر پایم
که بر ندارم دست از دل و سر از زانو
ز مهر خسته عشقش بود تن زاهد
[...]
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۳۳ - در طلب جو
ای ز قدر تو آسمان در گو
آفتاب از تو در خجالت ضو
قدر و رای تو از ورای سپهر
آفتابی و آسمانی نو
دل و دست تو گاه فیض و سخا
[...]
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۰
گفتی چه شود کار فراقت یکسو
چون اشک چو شمع گرم باشم بیتو
آن روز ز روبهای اشکت به کجا
وان گرم سریهای چو اشکت پس کو
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹
سخن بی غرض از من بشنو
بر دشمن مشو ایدوست مشو
دشمنان راه بدت آموزند
مشنو هرزه دشمن مشنو
با تو امشب ندبی خواهم باخت
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح رکن الدین مسعود
در بهار ان دم تو ساید مشک
در خزانها کف تو پاشد زو
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۴
هر تخم که کاشتم نیامد به درو
تا چند خودر کهنه دلم غصه نو
سنبل نیم ای صنم! که گویم که برو
زین شهر تو گوئی مرو ای باب مرو!
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۳۶ - ۱۰ - النوبة الثالثة
هموم رجال فی امور کثیرة
و همّی من الدنیا صدیق مساعد
هر کسی محراب دارد هر سویی
باز محراب سنایی کوی او
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۵۷ - ۱۷ - النوبة الثالثة
اذا ما تمنّی الناس روحا و راحة
تمنّیت ان القاک یا عز خالیا
هر کسی محراب دارد هر سویی
باز محراب سنایی کوی تو
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره » بخش ۶۶ - ۲۰ - النوبة الثالثة
یا من الی وجهه حجّی و معتمری
ان حجّ قوم الی ترب و احجار
هر کسی محراب دارد هر سویی
باز محراب سنایی کوی تو
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۸ - النوبة الثالثة
کم تقتلونا و کم نحبّکم
یا عجبا لم نحبّ من قتلا
هر چند بر آتشم نشاند غم تو
غمناک شوم، گرم نماند غم تو
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۸- سورة الفتح - مدنیة » ۲ - النوبة الثالثة
هم تو مگر سامان کنی
را هم بخود آسان کنی
وین درد را درمان کنی
زان مرهم احسان تو