گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۸

 

نه مادرت بیند نه خویشان به روم

نه پوشیده رویان آن مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹

 

بران نامه عنوان بد از شاه روم

جهاندار و سالار هر مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۲

 

که لشکر کشد جنگ را سوی روم

نهد پی بران خاک آباد بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۲

 

سپر کن کیان را همه پیش بوم

چو خواهی که لشکر نیاید به روم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۳

 

بگویم کنون با بزرگان روم

که چون بازگردند زین مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۳

 

همانا نیازش نیاید به روم

برآساید آن کشور و مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۳

 

نباید که باشد جزو شاه روم

که او تازه گرداند آن مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۴

 

فرازآمد آن گردش بخت شوم

که ویران شود زین سپس مرز روم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲

 

خروشی برآمد ز هر مرز و بوم

ز قیدافه برداشتند باژ روم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲

 

یکی شارستان بود آباد بوم

بپردخت بهر اسیران روم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲

 

تو از دانشی فیلسوفان روم

فراز آر چندی بران مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نرسی بهرام » پادشاهی نرسی بهرام

 

چو روزش فراز آمد و بخت شوم

شد آن ترگ پولاد بر سان موم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۵

 

چو آباد شد زو همه مرز و بوم

چنان آرزو کرد کاید به روم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۵

 

بیامد پراندیشه ز آبادبوم

همی رفت زین سان سوی مرز روم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۵

 

بخرم هرانچم بباید ز روم

روم سوی ایران ز آباد بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۵

 

جفادیده ایرانیی بد به روم

چنانچون بود مرد بیداد و شوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۵

 

گریزان همه شهر ایران ز روم

ز مردم تهی شد همه مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۶

 

که ما را گذر باشد از شهر روم

مباد آفرین بر چنین مرز و بوم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۷

 

هرانکس که بودند ز آبادبوم

اسیرند سرتاسر اکنون به روم

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۱

 

دگر خواسته هرچ بردی به روم

مبادا که بینی تو آن بوم شوم

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۴۵
sunny dark_mode