گنجور

اوحدی » جام جم » بخش ۹۶ - در اخلاص

 

چون به طاعت نگه کنی گنهست

عاشق خویش بین چه مرد رهست؟

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

باشه که بخوبی رخش افزون ز مهست

گر نرد ندیمانه نبازیم بهست

با شاه نیارم بگرو برد از آنک

هر چیز که هست بنده را زان شهست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

گفتم صنما گرچه رخت همچو مهست

لیکن رقم سیاه بروی نه بهست

گفتا که چنین مگوی من لاله رخم

آخر نه که پاره ئی ز لاله سیهست

ابن یمین
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲

 

در فهم همین نکته بسی عزت و جاهست

این نکته که: آن دلبر ما در همه جا هست

هرجان، که دمی واقف اسرار خدا شد

او در کنف عاطفت ظل الهست

در مملکت سر دل سینه عشاق

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۳

 

زان یار جفا پیشه، که پشتست و پناهست

غافل مشو، ای دوست، که آن عین گناهست

ای یار، مشو غافل از آن خسرو جانها

زان شاه دل افروز، که سلطان سپاهست

در مذهب ما جمله بیک نرخ روانست

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۵

 

هرچند اگر سرخ و سفیدست و سیاهست

فی الجمله همه جام شرابات الهست

بر هیچ مکن تکیه و مگریز ز هر سو

کان شاه دل افروز ترا پشت و پناهست

زهد و ورع و خرقه و سجاده و تسبیح

[...]

قاسم انوار
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۵ - حکایت شیخ سری

 

طالبان را این سخن پیر رهست

این کسی داند که جانش آگهست

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۱ - در بیان حقیقت عشق و آثار و احکام آن

 

از محبت گشت ظاهر هر چه هست

وز محبت می نماید نیست هست

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۵۱ - حکایت ابراهیم ادهم

 

در حقیقت ما و من سد رهست

من نگوید هر که از حق آگهست

اسیری لاهیجی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۶ - رفتن شاه‌زاده به دیدن درویش

 

باز گفتش که چون شبت سیه‌ست

در شب تیره مشعل تو مه‌ست

هلالی جغتایی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در راه مکه مکرمه

 

به ادب راه رو ای ناله که بیت الهست

شوخی طبع گران بر دل این درگاهست

نظیری نیشابوری
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۴۳ - در بیان حسنات الابرار سیئات المقربین

 

هرچه هست اندر جهان چون از تو هست

هرچه دارم من فدای هرچه هست

ملا احمد نراقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۶

 

تن شاهی که فراز فلکش پای گهست

خفته بر خاک رهست

یغمای جندقی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۸ - الموت

 

که آن خود کاشف از موت سیاهست

فنای ذات عارف در الهست

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۲ - علامه دفع التکبر

 

تواضع کان ز بهر مال و جاهست

خلاف امر و تعظیم الهست

صفی علیشاه
 

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۷ - تمثیل اول

 

خود به نسبت این رعیت آن شهست

در کمال آن بیخبر این آگهست

عمان سامانی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » دل مادر » شکوهٔ عروس از مادر شوهر!

 

گفت آری رخ‌بختم سیهست

من گنهکارم و او بی گنهست

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
۳
۴