گنجور

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۵۰

 

که چون از برش تخم بپراکنی

از او گونه‌گون لاله و گل چنی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۵۲

 

چهارم جوانی که جوید زنی

شود جفت پیره‌زن ربمنی

ملک‌الشعرا بهار
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

زالِ گردون را نباشد گر سرِ رویین‌تنی

جوشنِ رستم چرا پوشد ز ابرِ بهمنی؟

گر ندارد همچو پیران دشت در آهنگِ رزم

پس چرا از یخ به سر بِنْهاده خودِ آهنی

نیست پشت بام اگر کوه گنابد از چه روی

[...]

فرخی یزدی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۸

 

چه غم که رفت ز من در ره تو جان و تنی

فدای همچو توئی صدهزار همچو منی

رخت گلست و قدت سرو و طره‌ات سنبل

نیافریده از این خوبتر خدا چمنی

هر آنکه زلف سیه دید بر عذاز تو گفت

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - حاسد و محسود

 

ای که ستم بر دگران میکنی

تیشه تو بر ریشه خود می‌زنی

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱ - گل و خار

 

نیست چو ظلمت چو بود روشنی

نیست چو مسکین بکه نازد غنی

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - در مذمت نوشابه

 

بهر وی و خانه‌اش آن روشنی

بود به شبها سبب ایمنی

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » عید نوروز

 

تو کم ای هموطن از موسوی بی وطنی!

او شد آزاد ترا تازه به گردن رسنی!!

هست هان جامه عید چو توئی و چو منی!

بهر من رخت عزا، بهر تو خونین کفنی

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳ - ارزش گوهر

 

مرغی نهاد روی به باغی ز خرمنی

ناگاه دید دانهٔ لعلی به روزنی

پنداشت چینه‌ای‌ست، به چالاکی‌اش ربود

آری، نداشت جز هوس چینه چیدنی

چون دید هیچ نیست فکندش به خاک و رفت

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۳ - پایمال آز

 

خاک را کندیم با جان کندنی

ساختیم آرامگاه و مامنی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۲ - روح آزاد

 

تو چراغ ملک تاریک تنی

در سیاهی‌ها، چو مهر روشنی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ

 

چو برتافت روی از تو، چرخ دنی

همه دوستیها شود دشمنی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش

 

دزدتر هستی تو از من، ای دنی

رهزن صد ساله را، ره میزنی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق

 

تیرگیها را نمودم روشنی

ترسها را جمله کردم ایمنی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل

 

می‌شکفتیم ار بطرف گلشنی

میکشیدیم از تفاخر دامنی

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » چند تغزل » سایهٔ گیسو

 

ای مشک سوده گیسوی آن سیمگون‌تنی؟

یا خرمن عبیری یا پار سوسنی؟

سوسن نه‌ای که بر سر خورشید افسری

گیسو نه‌ای که بر تن گلبرگ جوشنی

زنجیر حلقه‌حلقه آن فتنه‌گستری

[...]

رهی معیری
 
 
۱
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
sunny dark_mode