گنجور

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۷۱ - در بیان شهادت‌ عبدﷲ بن‌ الحسین‌ علیه‌ السلام

 

ور نداری حرف‌، مغلوب‌ منی‌

چون حدیث‌ از گرز و میدان می‌کنی‌

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۷- آیه ۲۵

 

طاهر از ارجاس دنیای دنی

شمس از آنها کسب کرده روشنی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۲۹- آیات ۵۸ تا ۶۱

 

چشمه ها دانی چه باشد ای سنی؟

ده حواس ظاهری و باطنی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۳۲- آیات ۶۷ تا ۷۳

 

عشق میگوید به گوشم با فنی

گر ز جان لافی در این ره کودنی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۹۴- آیات ۱۹۱ تا ۱۹۴

 

از شما یعنی کُشند آنجا تنی

هم شما شاید کُشید اهریمنی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۱۳- مناجات

 

ما فقیریم از دو صد ره ای غنی

از غنی بهر فقیر است ایمنی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۲۸- آیه ۲۵۵

 

پس احاطه بر وجود ممکنی

نیست ممکن گر به وحدت موقنی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۳۲- آیه ۲۵۸

 

گفت بدهم من حیات و ایمنی

بخشم آن کس را که باشد کُشتنی

صفی علیشاه
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۸

 

آن حجاب از پیش چون دورافکنی

من تو هستم در حقیقت، تو منی

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۹

 

نیستم محتاج و بالذاتم غنی

هست فرع احتیاج این دشمنی

عمان سامانی
 

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۱ - توحید

 

جمله محتاجند و ذات تو غنی

بر تو زیبد کبریایی و منی

عمان سامانی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۳۳ - آهوی دشت ختن

 

بس که ای شوخ پری چهره تو نازک بدنی

از حریری تن گلبرگ تو را پیرهنی

نتوانم به گل یاسمنت نسبت داد

که نازک بدنی، به ز گل یاسمنی

چون گل روی تو یک گل نبود در گلزار

[...]

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب

 

رسید بر دروازه دید پیر زنی

نه پیرزن که دو مشت استخوان به یک کفنی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - معجزه حضرت موسی بن جعفر (ع)

 

دید در مکه به نزدیک منا پیرزنی

کودک خُرد به پیرامُن وی چند تنی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۹ - نازل شدن ملک حضور فخر کائنات

 

به عضو عضو جنابش همین که بوسه زنی

سپند اشک بر وی چو مجمرش فکنی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - حکایت سلطان سنجر سلجوقی

 

شد به هامون با همه شیر او ژنی

هر طرف سرگرم در صید افکنی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۹ - صحبت غنی در وقت فوت با ملک الموت

 

با همه دارایی آن مرد غنی

بُد بخیل و پست و بی‌خیر و دنی

صامت بروجردی
 
 
۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۸