بخش ۶۹ - در تمامی مطلب نصاری و راه یافتن او به مقصد اصلی به دعوت حضرت عیسی علیه السلام
ای نصارا خواب عاشق صادق است
جانْت بر رؤیای صادق لایق است
آنچه می‌دیدی به خواب شرع ما
یافت نک تعبیر، برکش تیغ لا
رو به میدان نفی غیر یار کن
هرچه را غیر از حسین(ع) انکار کن
شد جهاد اکبرت کامل عیار
بر جهاد اصغر اینک دل سپار
خود شدی عین حق ای کامل ادب
گرچه بودی قتل حق را در طلب
تو ضیاء شمس بودی از ازل
ضوء نکشد تیغ بر شمس اجل‌ّ
رو که در فردوس اعلاء، مریمت(س)
کرد جان خواهد نثار مقدمت
رو که از اول خدا یار تو بود
فیض آخر دم، سزاوار تو بود
نک که شه بر خواسته بود از مقام
وقت خلوت بود بشکسته سلام
رو به خلوت از سلام عام داشت
هِشته تیغ و فکر چنگ و جام داشت
شاه عالم رو به خلوت کرده بود
رو که دولت رو به تو آورده بود
رو که وقت بذل و بخشش بود تنگ
بُد بلند از خلوت شه بانگ چنگ
بر کس این دم فیض شاهی کم رسد
فیض این شه تا به آخر دم رسد
بلکه فیض او نگردد منقطع
زو شوند اشیاء به هر دم منتفع
لیک‌این فیضی که بردی نک تو زو
نیست فیضی که کند بر هر که رو
رو که بر تو ختم گشت این داوری
همچو بر ختم رُسُل پیغمبری
فطرتت چون بود پاک از هر خلل
حق رسانیدت به اکسیر ازل
گرچه این مخزن پر از اکسیر بود
بر تو هم زد زود،اما دیر بود
هست حالی تا نگاهش بر گدای
ایستاده بر در خلوت بپای
بر کمر زن دامن مردانه را
پاک روب از گرد هستی خانه را
نردبان کن عشق شاه خوب چهر
همچو احمد کن گذار از نه سپهر
پیش شاه ذوالجلال و السّلطنه
زن به دریای مخالف یک تنه
تا دعای شه تو را آید ز پِی
زین دعا گردی وجود لا بشی‌ء
لا بشیئی با خدا پیوستن است
وز تعیّن دل به مطلق بستن است
چون وجودت بند شرط است ای جواد
لا بشرطِ شی‌ء گردی زین جهاد
رو که دارد شاه عالم انتظار
کت به نی بیند سر اندر کارزار
رو که باید پیکرت در رستخیز
گردد از شمشیر عدوان ریز ریز
شد نصاری چو آگه از تکلیف عشق
هم مخلع جانش از تشریف عشق
سوی میدان بلا مردانه تاخت
در ره حق جان و سر مردانه باخت
بر وجود غیر، تیغ لا کشید
جان به جانان داد و سر ز الاّ کشید
کرد پاک از گرد هستی خانه را
وز سرای دل برون بیگانه را
رو به وحدت کرد و از کثرت گذشت
بلکه او خود نکته توحید گشت
ای اخی تا هست با خود خویشیت
بهره یک جو نیست از درویشیت
بل کمال فقر آن است ای رهی
کز خدا و خود نماند آگهی
از جنید آن بحر توحید ای رفیق
نکته‌ای بشنو چو هوش او دقیق
گفت باشد نزد من درویش آن
که خدا را هم نداند این بدان
ذکر تو تا لا اله الا ﷲ است
نی دل از توحید حقت آگه است
کرده ای تهلیل غیر حق یقین
زآنکه از وهم است و حق نبود در این
سازد این تهلیل از شرکت خلاص
نی ز شرکی که رهند از وی خواص
شرک باطن غیر شرک ظاهر است
عقل عامه زین معانی قاصر است
روی حرفم نیست اینجا با عوام
بلکه باشد با فقیر با مقام
تو ز تهلیل ار به حرفم موقنی
نی موحد بل به ظاهر مؤمنی
هست تهلیل حقیقی آنکه مات
گردی اندر بحر جمع و نور ذات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به موضوع عشق و ایمان به حسین (ع) اشاره می‌کند. او از نصاری (مسیحیان) می‌خواهد که به خواب عاشق صادق و حقیقت اشاره شده در آن توجه کنند. عشق به حسین (ع) را جهاد اکبر می‌داند و از آن به عنوان رستگاری یاد می‌کند. او تأکید می‌کند که باید هر غیرحسینی را انکار کرد و تنها به یار حقیقی توجه داشت.
شاعر همچنین به وحدت و عدم تعلق به کثرت اشاره می‌کند و بر لزوم گذر از خود و وصل شدن به خدا تأکید می‌کند. او به حقیقت توحید و فقر معنوی اشاره کرده و می‌گوید که آنچه که انسان را به خدا نزدیک می‌کند، درک عمیق از وجود و عدم تعلق به خود است.
متن نگاهی عمیق به عشق، ایمان، و وحدت دارد و بر ایمان به حق و دوری از کثرت‌ها تأکید می‌ورزد.
هوش مصنوعی: ای نصارا، خواب عاشق واقعی است، و جانت شایستهٔ رؤیای راستین و صادقانه است.
هوش مصنوعی: آنچه که در خواب می‌دیدی، با حقیقت‌های شرعی ما سازگار نیست؛ پس خود را از این خواب‌ها رها کن و واقعیت را بپذیر.
هوش مصنوعی: به میدان عشق و محبت برو و هر چیزی غیر از حسین (ع) را رد کن و انکار کن.
هوش مصنوعی: جهاد بزرگ تو به کمال رسیده و در برابر جهاد کوچک، اکنون باید دل را به آن بسپاری.
هوش مصنوعی: تو به صورت حقیقت درآمدی، ای فردی با شخصیت و ادبیات خوب. هرچند در جستجوی حق، گویی حق را کشته‌ای.
هوش مصنوعی: تو همانند نور خورشید هستی که از ابتدا وجود داشته و هیچ چیزی نمی‌تواند به خورشید عمر پایان دهد.
هوش مصنوعی: روح شما که در بهشت برتر، مریم (س) را به خود اختصاص داد، جان خود را فدای قدم شما خواهد کرد.
هوش مصنوعی: خداوند از ابتدا حامی تو بود و در آخرین لحظه زندگی‌ات نیز رحمت و فیض او به تو خواهد رسید.
هوش مصنوعی: هنگامی که پادشاه از جای خود برخاست، وقت خلوت بود و سلام شکسته شد.
هوش مصنوعی: در تنهایی، از سلام عمومی خبری نبود و او تنها تیغ و تفکر خود را در دست داشت. همچنین، او جامی نیز با خود همراه کرده بود.
هوش مصنوعی: شاه عالم به تنهایی در مکانی خلوت نشسته بود، و به کسی که در مقام و موقعیتش قدرت و دولت را به او داده بود، نگاه می‌کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که وقت generosity و بخشش فرا می‌رسد، روح انسان باید گشاده باشد؛ نباید در خلوت و تنهایی تنگ‌نظر باشد، بلکه باید با صدای دل‌انگیز و زیبا مانند چنگ، به اوج شادی و ابراز محبت بپردازد.
هوش مصنوعی: هر کس که از برکت و لطف این پادشاه بهره‌مند نشود، این نعمت تا آخرین لحظه عمرش به او نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: فیض و نعمت او هرگز قطع نمی‌شود و به همین دلیل، اشیاء در هر لحظه از این برکات بهره‌مند می‌شوند.
هوش مصنوعی: اما این نعمتی که تو به‌دست آورده‌ای، نعمتی نیست که بر هر کسی ببخشد.
هوش مصنوعی: این قضاوتی که درباره تو انجام شد، مانند پایان نبوت‌هاست که بر پیامبران ختم شده است.
هوش مصنوعی: اگر فطرت تو به شدت پاک و بی‌عیب باشد، حق تو را به حقیقتی والا و ارزشمند می‌رساند.
هوش مصنوعی: هرچند این گنجینه پر از ماده‌ای ارزشمند و مؤثر بود، اما اثر آن بر تو دیر انجام شد و فرصت از دست رفت.
هوش مصنوعی: حالت خاص و عجیبی وجود دارد تا وقتی که او را می‌بیند، که در کنار درب خلوت، گدایی ایستاده است.
هوش مصنوعی: بر کمر زن، دامن مردانه‌ای را ببند که به پاکی، گرد و غبار هستی را از خانه برچیند.
هوش مصنوعی: در عشق به زیبایی و محبوبی چون احمد، بر بلندی‌ها و مشکلات دست پیدا کن و از مرزهای زمان و مکان عبور کن.
هوش مصنوعی: زنی به تنهایی و بدون کمک، با جرأت و شجاعت در برابر چالش‌های بزرگ و مشکلات دشوار در مقابل پادشاهی با عظمت و شکوه ایستاده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دعای محبوب تو به اجابت برسد، وجود تو از هیچ به موجودی باارزش تبدیل می‌شود.
هوش مصنوعی: پیوند با خداوند به معنای رها کردن همه چیز از خود و از قید و بندهای دنیوی است و دل را به وجود بی‌قید و شرط او سپردن می‌باشد.
هوش مصنوعی: وجود تو به دلیل ملزوماتی که دارد، مانند بند شرط است؛ ای جواد! اگر بخواهی به جهاد ادامه دهی، از قید و شرط‌ها فراتر برو.
هوش مصنوعی: کسی که چهره‌اش مانند شاه عالم است، در تلاش بی‌وقفه‌ای به سر می‌برد و در میدان نبرد، بی‌وقفه در حال فعالیت و کوشش است.
هوش مصنوعی: آن جسمی که باید در قیامت سرنوشتش تغییر کند، از ضربات ظالمانه خرد و تکه‌تکه خواهد شد.
هوش مصنوعی: زمانی که مسیحیان از ماهیت عشق واقعی آگاه شدند، به قدری تحت تأثیر قرار گرفتند که تمام زینت‌ها و زوائد دنیا را رها کردند و به سادگی و خلوص عشق رسیدند.
هوش مصنوعی: به سمت میدان جنگ با شجاعت پیش رفت و در مسیر حقیقت، جان و سر خود را به‌طور دلاورانه فدای هدف کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به از خودگذشتگی اشاره دارد. کسی که برای رسیدن به محبوب خود، تمام وابستگی‌ها و تعلقات دنیوی را کنار می‌گذارد و در این راه با شجاعت بر موانع تجاوز می‌کند. او جانش را به عشق معشوق تقدیم می‌کند و از هر گونه وابستگی غیر، جدا می‌شود.
هوش مصنوعی: پاکی و صفایی به خانه آورد و از دل خود هر چیزی که غریب و نا آشنا بود، دور کرد.
هوش مصنوعی: به سوی یگانگی روی آورد و از تفاوت‌ها عبور کرد، تا جایی که خود به اصول توحید تبدیل شد.
هوش مصنوعی: ای برادر، تا زمانی که با خودت در صلح و آرامش نباشی، هیچ سودی از زندگی درویشانه نخواهی برد.
هوش مصنوعی: واقعاً اوج فقر این است، ای رهی، که آدمی به هیچ‌کس، حتی به خدا و نفس خود، آگاه نباشد.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، به سخنان جنید درباره عمق توحید گوش کن. او نکته‌های دقیقی دارد که می‌تواند برای تو آموزنده باشد.
هوش مصنوعی: هر کس که حتی به خدا نیز ایمان نداشته باشد، می‌تواند در نظر من مانند یک درویش باشد.
هوش مصنوعی: یاد تو تا زمانی که "جز خدا هیچ معبودی نیست" بر زبان است، دل از آگاهی به یگانگی حق فارغ نیست.
هوش مصنوعی: به یقین، تو چیزی را که حق نیست، به درستی بیان کرده‌ای؛ زیرا این امر از تفکر و خیال تو ناشی شده و حقیقت در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معنی است که اگر فردی به ذکر و تسبیح (تهلیل) بپردازد، از این عمل ممکن است رهایی از شرک و تعلقات دنیوی به دست آورد. اما برخی ویژگی‌های خاص او را از این وابستگی‌ها آزاد نمی‌کند. به عبارتی دیگر، انجام این ذکر می‌تواند به او کمک کند، اما برخی از عوامل یا ویژگی‌ها همچنان ممکن است او را درگیر کند.
هوش مصنوعی: شرک درونی متفاوت از شرک ظاهری است و مردم عادی توانایی درک این عمق معانی را ندارند.
هوش مصنوعی: در اینجا از مردم عادی صحبت نمی‌کنم، بلکه می‌خواهم با افراد فقیر و با مقام و جایگاه بحث کنم.
هوش مصنوعی: تو اگر به حرف‌های من توجه داشته باشی، به حقیقت ایمان نداشتی، اما فقط در ظاهر به ایمان خود می‌نازی.
هوش مصنوعی: درست‌ترین تجلیل و ستایش، آن است که در عمیق‌ترین و گسترده‌ترین حقیقت وجود، غرق شوی و در نور اصلی و ذات الهی غوطه‌ور بمانی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.