ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - غزل در مخالفت جمهوری ساخته شده از مسمط موشح در موافقت جمهوری
جمهوری سردار سپه مایهٔ ننگ است
این صحبت اصلاح وطن نیست که جنگ است
از کار قشون حال خوش از ما چه توقع
کاین فرقه بر این گله شبان نیست پلنگ است
بیعلمی و آوازهٔ جمهوری ایران
[...]
ملکالشعرا بهار » ترجیعات » از زبان محمدعلی شاه مخلوع
با بنده فلک چرا به جنگ است
سبحان الله این چه رنگ است
کاین چرخ چرا چنین دورنگ است
سبحانالله این چه رنگ است
دیدم روز دگر که جنگ است
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۱ - در نیکامی و بدنامی می گوید
مرد بدنام مایهٔ ننگ است
زانسبب سوی ننگش آهنگ است
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۵ - پنجمین ماه در زندان
حبسگاه موقتی تنگ است
همهجا بین حبسیان جنگ است
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴
هر کس که چو گل در این چمن یکرنگ است
با خار به پیش باغبان هم سنگ است
دل تنگی غنچه در چمن تنها نیست
بر هر که نظر کنی چو من دلتنگ است
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۵
هر کس که در این زمانه با فرهنگ است
با طالع برگشته خود در جنگ است
دلتنگی غنچه در چمن تنها نیست
بر هر که نظر کنی چو من دلتنگ است
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶
نه خط بروی تو کین میر کشور زنگ است
کشیده لشکر و با شاه روم در جنگ است
سیاه شد ز غمت روز ما چو شام ولی
از آن خوشیم که با طرهٔ تو همرنگ است
برآر کام من ای قبله من ابرویت
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷
نه خط بروی تو کمین میر کشور زنگ است
کشیده لشگر و با شاه روم در جنگ است
سیاه شد ز غ مت روز ما چو شام ولی
از آن خوشیم که با طرهٔ تو همرنگ است
برآر کام من ای قبله من ابرویت
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۰ - گل و شبنم
از اینها بگذرم چون آب و رنگ است
ز آب و رنگ صحبت بار ننگ است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۵۳ - نغمهٔ صبح
آنگونه بپر، که پر نریزی
در دامن روزگار، سنگ است
بسیار مکن بلند خیزی
کافتادن نیک نام، ننگ است
گر صلح کنی و گر ستیزی
[...]
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴ - کعبهٔ دل
ترا گر آب و رنگ از خال و سنگ است
مرا از پرتو جان، آب و رنگ است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - گل و شبنم
جهان، یغما گر بس آب و رنگ است
مرا هم چون تو وقت، ایدوست، تنگ است