گنجور

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۲۰

 

دارم دل دیوانه گرفتار به بندی

ای همنفسان در خم ابروی کمندی

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۲۰

 

گر دست دهد آه مرا شربت قندی

از غم نرسد بر دل من هیچ گزندی

در قید اسیب است دل و کی شود آزاد

مرغی که در افتاد به ناگه به کمندی

در دیده من خوبتر از قامت زناج

[...]

صوفی محمد هروی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۹۳۰

 

به یمن سایه چتر فلک سای خداوندی

خراسان غیرت چین شد ز ترکان سمرقندی

ز باران سرشک آرزومندان بحمدالله

که آمد در برومندی نهال آرزومندی

همایون موکب جانان رسید ای چرخ زنگاری

[...]

جامی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ نخستین (در ذکر احوال مشایخ صوفیه) » بخش ۳۴

 

هر که ایمان تو را کندن و پیوستن گفت

باید آن قول پسندیده ازو بپسندی

حاصل معنی آن کندن و پیوستن چیست؟

یعنی از خلق کنی دل، به خدا پیوندی

جامی
 
 
۱
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۹
sunny dark_mode