گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۸

 

فرستمت چندان گهرها ز گنج

کزان پس نبینی تو از گنج رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

که چندان بزرگی و شاهی و گنج

نبد در زمانه کس از من به رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱۰

 

بیابند چیزی که خواهد ز گنج

ازان پس نبیند کسی درد و رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۱

 

برو ریخت دینار چندان ز گنج

که شد ماه را راه رفتن به رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۸

 

چنین است رسم سرای سپنج

بخواهد که مانی بدو در به رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۳

 

که بر شهر فریان چه آمد ز رنج

نماند افسر و تخت و لشکر نه گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۷

 

چنین گفت کاندر سرای سپنج

سزد گر نباشیم چندین به رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۷

 

همی رنج ما جوید از بهر گنج

همه گنج گیتی نیرزد به رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۸

 

چنو بگذرد زین سرای سپنج

ازو بازماند زر و تاج و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۱

 

درم داد سالار چندی ز گنج

بیاورد با خویشتن گاو پنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۴

 

بدو مرغ گفت ای دلارای رنج

چه جویی همی زین سرای سپنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۶

 

چنین داد پاسخ که از ماست گنج

ز شهر شما یارمندی و رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹

 

ز چیزی که یابی فرستی به گنج

چو خواهی که از ما نیایدت رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹

 

سرافراز فغفور بگشاد گنج

ز بخشش نیامد به دلش ایچ رنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۰

 

به دست آمدش پیل هشتاد و پنج

همان تاج زرین و شمشیر و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۰

 

زبرجد یکی جام بودش به گنج

همان در ناسفته هفتاد و پنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۱

 

گذشتند بر کوه خارا به رنج

وزو خیره شد مرد باریک سنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۴

 

نمانی همی در سرای سپنج

چه یازی به تخت و چه نازی به گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۵

 

دگر گفت کسودی از درد و رنج

هم از جستن پادشاهی و گنج

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۵

 

دگر گفت کاندر سرای سپنج

چرا داشتی خویشتن را به رنج

فردوسی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۵۳
sunny dark_mode