گنجور

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۱ - آمدن شمع بمجلس

 

نمودی زیر ده پیراهن او

رگ جان از لطافت در تن او

اهلی شیرازی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - در تعریف اسب و توصیف بیماری او

 

زبس خشکست نی بست تن او

شرر آتش زنددر خرمن او

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۵۰۲

 

اگر چه لاله طورست روی روشن او

چراغ روز بود با بیاض گردن او

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۳۶

 

بدن غنچه نباشد به صفای تن او

نیست با جامه گل، نکهت پیراهن او

نیست در خانه ما دختر رز پرده نشین

مرد اگر مرد بود، پرده نخواهد زن او

می گذارم به گریبان ز پی چاک زدن

[...]

طغرای مشهدی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۵ - مشورت کردن راجه جسرت برای اولاد با وزیران

 

ز آتش کرده پیراهن تن او

چو خورشید و شفق پیراهن او

ملا مسیح
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۶

 

پرند بوی گل پیراهن او

هوای صبح گرد دامن او

گلی دارم که از جوش نزاکت

کم از چیدن نباشد دیدن او

به بوی گل قسم بیرون میارید

[...]

جویای تبریزی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۳ - حکایت

 

که افتد دیگری از روزن او

به خواری بشکند پس گردن او

یغمای جندقی
 

قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶

 

شوخی که بیاض گردن روشن او

آغشته به صندل شده پیرامن او

صبحست  به سرخی شفق آلوده

یا خون خلایقست در گردن او

قاآنی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۶ - غزل مرادف

 

دست برداشتم ز گردن او

تن خود دورکردم از تن او

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode