گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۲ - نصایح

 

خواهی ار زخمی نیفتد بر دلت

کزعلاجش کار گرددمشکلت

بلند اقبال
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹

 

ای که به کوی مهوشان بار فتاده در گلت

تا نرهی از این خطر وا نرهد غم از دلت

دعوی عاشقی تو، باور دوست کی فتد

ناله زار تا چو نی نشنود از مفاصلت

روی چو آفتاب او در خم زلف بنگری

[...]

افسر کرمانی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار

 

دولت لطف تو بهتر از همه دولت

فضل تو اسباب فیض دولت و ملت

وا اسفا نزد حضرتت ز خجالت

غرق گناهیم در سراچه غفلت

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳ - رفتن حضرت اباعبدالله الحسین به دیدن امام حسن(ع)

 

سئوال کرد که ای از محن شرشته گلت

چه محنتست برادر که کرده رو به دلت

صامت بروجردی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » سایر اشعار » شماره ۳۰ - ترکیب بند

 

بنده‌ام با دو صد عیب و علت

عجز و خواری و زاری و ذلت

با همه شرمساری و خجلت

ای خداوند اقبال و دولت

میرزا حبیب خراسانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح

 

بجوعست و سهر باصمت و عزلت

تو در پر خوردن و در خواب غفلت

صفای اصفهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷

 

بر آن جفت پاکیزه مقبلت

بر آن شکرین میوهای دلت

ادیب الممالک
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۵ - مکتوب منظوم

 

مثلِ مصباحِ خالی از علّت

کز برایِ وکالتِ ملّت

ایرج میرزا
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

پس از سه سال که بودم به سختی و ذلت

شنیده شد که به تهران گروهی از ملت

بخواستند عدالت‌سرایی از دولت

چو در مذلت من، ظلم گشته بد علت

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

زد صدمه ( . . . ) بسی از کینه به ملت

با نصرت دولت

میرزاده عشقی
 
 
۱
۳
۴
۵
sunny dark_mode