گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۶ - داستان شاه روم و دخترش

 

ز هر گونه بیند شگفتی بسی

گِرد گونه گون دانش از هر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۷ - در صفت سفر

 

درو رنج باید کشیدن بسی

جفا بردن از دست هر ناکسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۷ - در صفت سفر

 

چو تنها بُوی رنج دیده بسی

مده اسپ را بر نشیند کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۷ - در صفت سفر

 

چو اندک بود خواسته با کسی

ز رادیش زفتی نکوتر بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۱ - وصف بیابان و رزم گرشاسب با زنگی

 

اگر مردم اندک بدی گر بسی

ابی باژ نگذشتی از وی کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۲ - ساختن شهر زرنج

 

پشیزی به دست تو بهتر بسی

ز دینار در دست دیگر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۵ - نامه ی اثرط به گرشاسب

 

ز زاول گُرُه کشته گردد بسی

ز پیوستگانت کم آید کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۵ - نامه ی اثرط به گرشاسب

 

به گرد دروغ آن که گردد بسی

از او راست باور ندارد کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۵ - نامه ی اثرط به گرشاسب

 

مشو گرچه زن لابه سازد بسی

به جای تو بفرست دیگر کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

گرت زور باشد زپیلان بسی

بود هم به زور از تو افزون کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۳ - رفتن گرشاسب به جنگ شاه لاقطه و دیدن شگفتی ها

 

ز هر جانور کان شناسد کسی

نبد چیز الا تشی بُد بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۳ - رفتن گرشاسب به جنگ شاه لاقطه و دیدن شگفتی ها

 

به چاره بر آن کُه نرفتی کسی

وزو عنبر افتادی ایدر بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۴ - رزم گرشاسب با منهراس

 

رسن‌های کشتی جدا هر کسی

ببستند بر دست و پایش بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۸ - نامه گرشاسب به شاه قیروان

 

ز کژی نشد راست کار کسی

به ناموس رستن نشاید بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

نثار و گهر ریختش هر کسی

ز هر گونه بردند هدیه بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

از آن خیل مرغان جدا هر کسی

گرفتند از بهر کشتن بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

به خروار بردند از آن هر کسی

دگر نیز از ایشان سرآمد بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۱ - رسیدن گرشاسب به قرطبه

 

به سنگی درون کنده خط ها بسی

بد از برش و نشناخت آن را کسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۲ - دیدن گرشاسب بر همن رومی را و پرسیدن ازو

 

گر از آدمی نیست خویشم کسی

دگر خویش و پیوند دارم بسی

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۱ - صفت رود

 

بدان مرز بودند شاهان بسی

ولیکن نبد یار خاقان کسی

اسدی توسی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۵۹
sunny dark_mode