گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۱۰ - رسیدن شاپور به دیر و احوال شیرین پرسیدن

 

نشستند و یکایک جام خوردند

به هم هر یک طریقی پیش بردند

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۳ - مناظره کردن خسرو با فرهاد

 

جهانی مرد و زن رو سوش کردند

به قدر خویش هر یک تحفه بردند

سلیمی جرونی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ

 

عقل و دولت موافقت کردند

از گریبانش سر بر آوردند

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۲ - پاسخ دادن شیرین پرستاران را

 

به محفل هر چه می‌بایست بردند

به جان پا در ره خدمت فشردند

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش اول - قسمت اول

 

قوم چون خوان نوالش خوردند

عزم رحلت زدیارش کردند

شیخ بهایی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان

 

به دامن گردم از مژگان ستردند

چو گل بر روی دستم پیش بردند

نوعی خبوشانی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۷ - آغاز داستان محبت نامهٔ سوز و گداز

 

به روزی گر ز خلقت راه بردند

ز بس سرعت به سالی می‌شمردند

نوعی خبوشانی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

چنان با هم بسر یارانه بردند

که آبی در چمن بی هم نخوردند

کلیم
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۵ - مشورت کردن راجه جسرت برای اولاد با وزیران

 

به کار جگ هر یک پا فشردند

بخور هوم آتش را سپردند

ملا مسیح
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۳

 

یاران مزهٔ عبرت از این مائده بردند

در نان و نمک‌ها قسمی بود که خوردند

در چشمهٔ شرم آب نماند از دل بیدرد

کردند جبین بی‌نم و چشمی نفشردند

آه از شرری چند کز افسون تعلق

[...]

بیدل دهلوی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخ‌ها » ۴۶- تاریخ وفات سه طفل آمنه در چند روز فاصله

 

چو مرد آمنه رحمت کند خدای او را

چهار طفل یتیمش چه لطمه ها خوردند

نرفت سالی افزون دو پور و دختی از آن

به خاک آرزوی مادر از جهان بردند

صفائی از پی تاریخ مرگ آنها گفت

[...]

صفایی جندقی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۱ - در مرثیه حضرت شاهزاده علی اکبر

 

بر او تمام به یکباره حمله آوردند

هر آنچه جور برآمد ز دستشان کردند

بلند اقبال
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۲ - ورود سر مبارک آنحضرت بر دیر راهب

 

نشنیدند و پس از وی زبرنی کردند

توسن شادی جیحون زمحن پی بردند

جیحون یزدی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
sunny dark_mode