جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۵ - در دست از دهن باز داشتن زنان مصر و زبان طعن بر زلیخا کشیدن و به تیغ غیرت عشق دست و زبان ایشان بریدن
ز هر خوان آنچه می بایست خوردند
ز هر کار آنچه می شایست کردند
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۲ - طلب کردن پادشاه مصر یوسف را علیه السلام برای تعبیر خواب خود و تعلل کردن وی تا آنچه میان وی و زنان مصر گذشته بود تفحص نمایند
در آن هفت نخستین روی کردند
به سان سبزه آن را پاک خوردند
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - پیغام فرستادن مجنون پیش پدر تا لیلی را برای وی خواستگاری کند و بردن پدر وی اعیان قبیله را به جهت کفایت این مقصود
با یکدگر اتفاق کردند
سوگند بر اتفاق خوردند
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - شنیدن خلیفه آوازه مجنون را در عشقبازی و شعرپردازی و طلب داشتن وی
گرمیش به آب گرم بردند
چرک از تن و مو ز سر ستردند
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۱۰ - رسیدن شاپور به دیر و احوال شیرین پرسیدن
نشستند و یکایک جام خوردند
به هم هر یک طریقی پیش بردند
![سلیمی جرونی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jarooni.gif)
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۳ - مناظره کردن خسرو با فرهاد
جهانی مرد و زن رو سوش کردند
به قدر خویش هر یک تحفه بردند
![سلیمی جرونی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jarooni.gif)
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
عقل و دولت موافقت کردند
از گریبانش سر بر آوردند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۲ - پاسخ دادن شیرین پرستاران را
به محفل هر چه میبایست بردند
به جان پا در ره خدمت فشردند
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان
به دامن گردم از مژگان ستردند
چو گل بر روی دستم پیش بردند
![نوعی خبوشانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nouee.gif)
نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۷ - آغاز داستان محبت نامهٔ سوز و گداز
به روزی گر ز خلقت راه بردند
ز بس سرعت به سالی میشمردند
![نوعی خبوشانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nouee.gif)
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا
چنان با هم بسر یارانه بردند
که آبی در چمن بی هم نخوردند
![کلیم](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/kalim.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۵ - مشورت کردن راجه جسرت برای اولاد با وزیران
به کار جگ هر یک پا فشردند
بخور هوم آتش را سپردند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۸ - آمدن رام بالای قلعۀ کوه و ملاقات کردن با سگریو به میانجی هنومنت
چرا خود باسلاح جنگ گردند
یقین بر دشمنی آهنگ کردند
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۳
یاران مزهٔ عبرت از این مائده بردند
در نان و نمکها قسمی بود که خوردند
در چشمهٔ شرم آب نماند از دل بیدرد
کردند جبین بینم و چشمی نفشردند
آه از شرری چند کز افسون تعلق
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۷ - حسینی هروی نَوَّرَ اللّهُ مَرقَدَهُ
مردان که ره خدا سپردند
در عالم زندگی بمردند
![رضاقلی خان هدایت](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/rhedayat.gif)
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۵ - مجمر اصفهانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیه
ای چشمهٔ زندگی که مردند
آن تشنه لبان که از تو خوردند
![رضاقلی خان هدایت](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/rhedayat.gif)
صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۴۶- تاریخ وفات سه طفل آمنه در چند روز فاصله
چو مرد آمنه رحمت کند خدای او را
چهار طفل یتیمش چه لطمه ها خوردند
نرفت سالی افزون دو پور و دختی از آن
به خاک آرزوی مادر از جهان بردند
صفائی از پی تاریخ مرگ آنها گفت
[...]
![صفایی جندقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/safayee.gif)
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۱ - در مرثیه حضرت شاهزاده علی اکبر
بر او تمام به یکباره حمله آوردند
هر آنچه جور برآمد ز دستشان کردند
![بلند اقبال](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bolandeghbal.gif)
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۲ - ورود سر مبارک آنحضرت بر دیر راهب
نشنیدند و پس از وی زبرنی کردند
توسن شادی جیحون زمحن پی بردند
![جیحون یزدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jeyhoon.gif)