گنجور

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۶۸ - الجنائب

 

بحمل زاد تقوی ره نوردند

مقام قلب را واصل نگردند

صفی علیشاه
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - تضمین غزل زمان آقای سفیرالعارفین در مدح جلال الدین محمد مجدالاشراف

 

طلب کاران به همت پا فشردند

خداوندان ره رحمت سپردند

گدائی را به عرش از فرش بردند

زمان را از سگان خود شمردند

ادیب الممالک
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۱۰۲ - به آن رازی که گفتم پی نبردند

 

به آن رازی که گفتم پی نبردند

ز شاخ نخل من خرما نخوردند

من ای میر امم داد از تو خواهم

مرا یاران غزلخوانی شمردند

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

غم ملت ز بس خوردند مُردند

ورم کردند از بس غصه خوردند

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۷ - شمه‌ای از تاریخ خراسان

 

دین پیشینه را بسر بردند

چار اخشیج‌ا را نیازردند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۴ - حکایت گراز

 

بلبلان رزق خویش می‌خوردند

همه بر خوک چاشت می‌کردند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۸ - حکایت عمالقه

 

هرچه امد به پیش می‌خوردند

وآنچه آمد به‌دست می‌بردند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۶ - تمثیل

 

کاهل اصلاح دردسر بردند

یا بکشتید یاکه خود مردند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۰ - داستان انقلاب خراسان

 

همگی را سحر برون بردند

مرده و زنده خاکشان کردند

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۸
۹
۱۰
sunny dark_mode