صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در بیان آنکه تا سالک چشم از امید و آمال خویش نپوشد و در طاعت سلطان مملکت فقر به فنای خویش نکوشد به سرّ و ما التصلوا لا فرق بینهم و بین حبیبهم نرسد و در ضمن بیان به تفصیل این معنی خواهد رسید در شرح احوال جناب قاسم بن الحسن و شهادت آن مولا زادة ممتحن نکته را دریاب
عیش و شادی نزد عاشق لعبت است
من نه طفلم نه بر آنم حاجت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
نسبت ذرات بر ماهیت است
خود عدم را با مهیّت نسبت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
هستی وهمی سحاب کثرت است
در پس آن آفتاب وحدت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
پس مراد از هر عوارض علّت است
در وجود عارضی هم حکمت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۹ - در تحقیق افعال خضر و اسرار آن
این جدار ای جان مجاز و کثرت است
زیر او بنهفته گنج وحدت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۹ - در تحقیق افعال خضر و اسرار آن
زآنکه آنجا جانش غرق وحدت است
کی مقیّد سالک اندر صورت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۱ - در بیان آنکه خط مستقیم در میان خطوط که مابین دو نقطه فوقانی و تحتانی واقع است آن است که اقصر و اقرب باشد لهذا صراط المستقیم خط اقصر است
بل نباشد راه، وصف وحدت است
وحدت حق ظاهر اندر کثرت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۳ - در تحقیق صراط الذین انعمت علیهم ای طالب راه گوش معنی بگشا انعمت علیهم را دریاب و بدانکه چون اهدنا الصراط المستقیم گویی راه کجاست و از حق طلب کدام راه می نمایی، این معنی بر تو مجهول نباشد حق جل و علا راه را واضح نموده و انعمتعلیهم فرموده درویش نعمت اللّهی به سرّاین نکته رسیده و مورد نعمت خاص الهی گردیده تا نگویی که آن راه راست که خدا فرموده کجاست
چون سخن ز اِنعام خاص حضرت است
لازم اظهارش به اهل نعمت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۱ - خطاب آن سلطان انس و جان به جنیان و شرح مسئله قابلیات اشیاء، در ضمن بیان مطلب را دریاب
نور گر روشن نباشد ظلمت است
بر وجودش پس چه راه و نسبت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۱ - خطاب آن سلطان انس و جان به جنیان و شرح مسئله قابلیات اشیاء، در ضمن بیان مطلب را دریاب
در حقیقت وحدت اندر وحدت است
اختلاف عارضی در کثرت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۱ - خطاب آن سلطان انس و جان به جنیان و شرح مسئله قابلیات اشیاء، در ضمن بیان مطلب را دریاب
در میانشان اختلاف نسبت است
گرچه آن هم در حقیقت الفت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۳ - رجوع به حکایت زعفر جنی و جنیان
حد آدم بندگی و طاعت است
واستقامت در صراط وحدت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۶ - خطاب بحر آفرین به دریاها
خاصه این دریا که بحر وحدت است
ماهی و موجش جلال و سطوت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۸ - رجوع به مطلب و بیان عدل و سرّ صراط در ضمن آن
خیمهگاه اینجا مراد از کثرت است
ملک ویران، شاه اندر خلوت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۹ - در تحقیق علم حضوری و حصولی
چونکه این عالم جهان صورت است
معنیت را هم به صورت نسبت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۳ - در تحقیق وجود مطلق
چون مقیّد گشت صوفی همّت است
چون شود مطلق قلندر رتبت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت حق پرست عیسوی ملت به قتلگاه
پر دو عالم از صدای وحدت است
بانگ ناقوس آن صدا را آلت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۶ - در معنی و لوشاء لهدیکم اجمعین
نظم ملک از بهر حفظ دولت است
ورنه در ملک این نسق ها کلفت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۷ - در نصیحت صورت پرستان بیشریعت که به اسم شرع اکتفاء نموده و از معنی بیخبرند
وآنچه در شرعت خلاف نیت است
در شک افتی کاین برون از حکمت است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۷ - در نصیحت صورت پرستان بیشریعت که به اسم شرع اکتفاء نموده و از معنی بیخبرند
هرچه عادت گشت در دین آفت است
شرع پیغمبر نه شرع عادت است