رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲ - ابوعلی سینای بلخی قُدِّس سِرُّهُ العزیز
با این دو سه نادان که چنان میدانند
از جهل که دانای جهان ایشانند
خر باش که این جماعت از فرط خری
هر کو نه خر است کافرش میخوانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
عاقلان نقطهٔ پرگار وجودند ولی
عشق داند که درین دایره سرگردانند
لاف عشق و گله از یار، زهی لافِ دروغ
عشقبازانِ چنین مستحق هجرانند
گر شوند آگه از اندیشهٔ ما مغبچگان
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۰ - محمود شبستری قدّس سرّه
درین ره انبیا چون ساربانند
دلیل و رهنمای کاروانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۳ - نعمت اللّه کهسانی قُدِّسَ سِرُّهُ العَزیْزُ
عارفانی که علمِ ما دانند
صفت ذات اسم را خوانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲ - ابوعلی سینای بلخی قُدِّس سِرُّهُ العزیز
با این دو سه نادان که چنان میدانند
از جهل که دانای جهان ایشانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی
زان سوتر پل شدن توانند
یا در پل آتشین بمانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳۰ - خاقانی شیروانی
آنها که جهان قدیم دانند
زین نکته که رفت بی نشانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۵ - مجمر اصفهانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیه
تا ذره همه خداش دانند
تا قطره همه خداش خوانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
چو زد بر دیده بیناییش دانند
چو زد بر عقل داناییش خوانند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
چو زد بر دیده بیناییش دانند
چو زد بر عقل داناییش خوانند
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۲۷ - عبدالقابض
مگیر آنرا که از دستت ستانند
نشین جائی کز آنجایت نرانند
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۵۸ - عبدالوکیل
چود اعضائی که در جنبش ز جانند
چو روح از تن جدا شد ناتوانند
صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۹ - و برای او علیه الرحمه
مردم همه از بهر درم جامه درانند
دنبال زر و سیم شب و روز دوانند
در کشمکش خانه و اسباب جهانند
اندر پی دنیاطلبی پیر و جوانند
مردم پی دلجویی و آمال زنانند
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۵ - ترجمه اشعار تیمور
ده نشینان جهان در طلب ملک جهانند
در پی تخت کیانند و ندانی که کیانند
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۴۱ - پیام به شیرازیان
استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر
تنها نه من بر آنم مَردُم همه بر آنند
از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی
با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند
هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۱۱
تمامًا حقه باز و شارلاتانند
به هر جا هر چه پاش افتاد آنند
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۰ - شاعر این بیت ها را گِرداگِردِ تصویرِ خویش نوشته است
ز کَیدِ مهر و مه غافل نمانند
جوانی را به غفلت نگذرانند