گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲ - ابوعلی سینای بلخی قُدِّس سِرُّهُ العزیز

 

با این دو سه نادان که چنان می‌دانند

از جهل که دانای جهان ایشانند

خر باش که این جماعت از فرط خری

هر کو نه خر است کافرش می‌خوانند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

عاقلان نقطهٔ پرگار وجودند ولی

عشق داند که درین دایره سرگردانند

لاف عشق و گله از یار، زهی لافِ دروغ

عشقبازانِ چنین مستحق هجرانند

گر شوند آگه از اندیشهٔ ما مغبچگان

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۱۴ - الروح

 

طبیبان الهی صوفیانند

که اسرار ازل را ترجمانند

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۲۷ - عبدالقابض

 

مگیر آنرا که از دستت ستانند

نشین جائی کز آنجایت نرانند

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۵۸ - عبدالوکیل

 

چود اعضائی که در جنبش ز جانند

چو روح از تن جدا شد ناتوانند

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۰ - وصل‌الفصل

 

هزاران گونه گل در گلستانند

که با هم مختلف اندر عیانند

صفی علیشاه
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۹ - و برای او علیه الرحمه

 

مردم همه از بهر درم جامه درانند

دنبال زر و سیم شب و روز دوانند

در کشمکش خانه و اسباب جهانند

اندر پی دنیاطلبی پیر و جوانند

مردم پی دلجویی و آمال زنانند

[...]

صامت بروجردی
 

ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۴۱ - پیام به شیرازیان

 

استاد کُلّ فی الکُلّ شوریده است در شعر

تنها نه من بر آنم مَردُم همه بر آنند

از اهل ذوق شیراز خواهم که گاه گاهی

با خوب رو نگاری چون کامِ دل برانند

هر عضو او که بینند از عضو دیگرش به

[...]

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱

 

به نوکرها سپردم تا بدانند

که گر عارف رسد از در نرانند

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

تمامًا حقه باز و شارلاتانند

به هر جا هر چه پاش افتاد آنند

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۰ - شاعر این بیت ها را گِرداگِردِ تصویرِ خویش نوشته است

 

ز کَیدِ مهر و مه غافل نمانند

جوانی را به غفلت نگذرانند

ایرج میرزا
 
 
۱
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸