ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۹۶ - نگار سیم اندام
ای که از دوری تو بی تابم!
لحظه ای شب نمی برد خوابم
چشم پرآبم ار به خواب رود
خواب بینم که می برد آبم
در خم زلف همچو قلابت
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۹۹ - سوز تب عشق
ساقی بده امروز یکی جام شرابم
از جام شرابی بکن امروز خرابم
از آن می ناب که تو را هست به کوزه
من تشنهٔ یک جرعه ای از آن می نابم
از یاد نخواهد شدنم آخر پیری
[...]
صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۲ - و برای او همچنین
یا رب نظری کن به من و چشم پر آبم
کز بیم مکافات تو اندر تب و تابم
اما کرمت برده ز دل خوف عذابم
چندان بسر کوی خرابات خرابم
کاسوده ز اندیشه فردای حسابم
[...]
صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۲ - و برای او همچنین
یا رب نظری کن به من و چشم پر آبم
کز بیم مکافات تو اندر تب و تابم
اما کرمت برده ز دل خوف عذابم
چندان بسر کوی خرابات خرابم
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۸ - اخبار خیرالبشر(ص) از روز محشر
نمیترسیدی آن روز از عذابم
نمیگویی چرا اکنون جوابم
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » سایر اشعار » شماره ۳۰ - ترکیب بند
پیرو امر و نهی کتابم
بندهٔ شاه مالک رقابم
پای اگر بر سر آفتابم
سر به پای سگ بوترابم
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۴ - جواب
تو پنداری که من مست و خرابم
مگر مستی سپس بیند بخوابم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
چکنم کز تو خلاصی یابم
به که گویم بکجا بشتابم
طغرل احراری » دیوان اشعار » مسدسات » شمارهٔ ۱
ای روی مه تو آفتابم
پیچ و خم زلف تو طنابم
هر قطره شبنمت گلابم
در آتش عشق تو کبابم!
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۶۲ - سراپا معنی سر بسته ام من
سراپا معنی سر بسته ام من
نگاه حرف بافان برنتابم
نه مختارم توان گفتن به مجبور
که خاک زنده ام در انقلابم
اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۳۸ - از چشم ساقی مست شرابم
از چشم ساقی مست شرابم
بی می خرابم بی می خرابم
شوقم فزون تر از بی حجابی
بینم نه بینم در پیچ و تابم
چون رشتهٔ شمع آتش بگیرد
[...]
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۳۵ - تو می دانی صواب و ناصوابم
تو می دانی صواب و ناصوابم
نروید دانه از کشت خرابم
نکردی سجده و از دردمندی
بخود گیری گناه بی حسابم
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر
سموم شورهزار و آفتابم
نمک پاشیدی و کردی کبابم