گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۰

 

بینداخت آن تابداده کمند

سران سواران همی کرد بند

چو آمد بنزدیک پیل سپید

شد آن شاه چین از روان ناامید

چو از دست رستم رها شد کمند

[...]

۱۳۳ بیت
فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۸ - رفتن گرشاسب به شام

 

سمند سرافراز را کرد زین

برون رفت تنها به روز گزین

همه برد هر چش نبد چاره زوی

سوی شام زی بادیه داد روی

یکی ریدک ترک با او به راه

[...]

۱۳۳ بیت
اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

زدی دست و اندر تک باد پای

چناری به یک ره بکندی ز جای

چو بنهادی از کینه بر چرخ تیر

به پیکان در آوردی از چرخ تیر

یکی گو گه زور صد مرده بود

[...]

۱۳۳ بیت
اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۳ - داستان سه فرزانه

 

یکی داستانی کنون در خور است

که دانش فراوان بدو اندر است

سه فرزانه بودند جایی به هم

نشسته زگردون گردان دژم

یکی گفت کز راه باریک من

[...]

۱۳۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

بگل گفتا که رفتم بار دیگر

ز سر گیرم هم امشب کار دیگر

چو روز این کار مینتوانم اکنون

بشب این قرعه برگردانم اکنون

بگفت این و فرود آمد ز منظر

[...]

۱۳۳ بیت
عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۰ - در سلوک و وصول فرماید

 

چنین میدان اگر صاحب یقینی

که خود اینجای روی خویش بینی

اگر داری سر آن کاندر اینجا

که بازی هم تن و هم جان در اینجا

قدم در نه اگر جان تو شادست

[...]

۱۳۳ بیت
عطار
 

خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۷۲ - نبرد سام با طلاج و کشته شدن طلاج

 

چو طلاج بشنید ازو گشت زرد

بدانست آن تیغ را در نبرد

نشان بود آن تیغ اندر جهان

میان کهان و میان جهان

بلرزید طلاج بر دشت جنگ

[...]

۱۳۳ بیت
خواجوی کرمانی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » در سوگواری قاسم‌بیگ قسمی

 

پشت من بشکست کوه درد جان فرسای من

باز افزاید همان این درد کار افزای من

گشت چشمم ژرف دریایی وآتش خون دل

شاخ مرجان اندر او مژگان خون پالای من

تخته‌ای زین نه سفینه کس نبیند بر کنار

[...]

۱۳۳ بیت
وحشی بافقی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در نعت رسول اکرم(ص) و وصف معراج

 

ترا که مهر سپهری نزیبد ای دلبر

که همچو ماه شوی با کم از خودان همسر

ترا ز دور تماشا کنم که چون خورشید

فروغ مهر رخت خیرگی کند به نظر

دل مرا ز تو عشق تو بس بود حاصل

[...]

۱۳۳ بیت
فیاض لاهیجی
 

قاآنی » مثنوی

 

الا ای نیوشندهٔ هوشیار

یکی نغز گفت آرمت گوش دار

به گیتی بسی رفت گفت و شنید

که تا آفرینش چسان شد پدید

به اندازهٔ وهم خود هر کسی

[...]

۱۳۳ بیت
قاآنی
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۷- سوره الاعراف » ۱۳- آیات ۱۱۹ تا ۱۴۲

 

گشت غالب امر حق اندر محل

باطل آنها هم که کردند از دغل

پس شدند آن جادوان مغلوب و پست

هم به فرعون عنود آمد شکست

غالب آنجا که شدی موسی به ساز

[...]

۱۳۳ بیت
صفی علیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۶ - فتح الفتوح

 

مکن حدیث سکندر که اندرین کشور

«‌فسانه گشت وکهن شد حدیث اسکندر»

جوان چو آید باطل شود فسانهٔ پیر

عیان چو آید ویران شود بنای خبر

خبرگزافه بود گوش برگزافه منه

[...]

۱۳۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار