گنجور

 
۱
۲
۳
۵
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » مدخل کتاب » بخش ۲

 

گر تنگ شکر خریدمی‌نتوانم

باری مگس از تنگ شکر می‌رانم

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب اول - در ابتداء حالت شیخ » بخش ۴

 

کمال دوست چه آمد ز دوست بی‌طمعی

چه قیمت آورد آن چیز کش بها باشد

عطا دهنده ترا بهتر از عطا به یقین

عطا چه باشد چون عین کیمیا باشد

۲ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب اول - در ابتداء حالت شیخ » بخش ۱۳

 

همه جمال تو بینم، چو دیده باز کنم

همه تنم دل گردد کی باتو راز کنم

حرام دارم با دیگران سخن گفتن

کجا حدیث تو آمد سخن دراز کنم

۲ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب اول - در ابتداء حالت شیخ » بخش ۱۳

 

امروز بهرحالی بغداد بخاراست

کجا میر خراسان است پیروزی آنجاست

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب اول - در ابتداء حالت شیخ » بخش ۱۹

 

ای بی‌خبر از سوخته و سوختنی

عشق آمدنی بود نه آموختنی

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب اول - در ابتداء حالت شیخ » بخش ۲۴

 

معدن شادیست این معدن جود و کرم

قبلۀ ما روی یار قبلۀ هر کس حرم

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۵

 

فا ساختن و خوی خوش و صفراهیچ

تا عشق میان ما بماند بی‌پیچ

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۱۳

 

از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد

کین عشق چنین باشد گه شادی گه درد

گر خوار کند مهتر خواری نبود عیب

گر باز نوازد شود آن داغ جفاسرد

صد نیک بیک بد نتوان کرد فراموش

[...]

۴ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۱۵

 

از دوست پیامآمد کاراسته کن کار

اینست شریعت

مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار

اینست طریقت

۲ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۱۹

 

تو چنانی که ترا بخت چنانست و چنان

من چنین‌ام که مرا بخت چنین است و چنین

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۳۹

 

زان گفت آنک گفت کیحقّرا مکان بود

شبهت بدش که تو به مکان مکین دری

از بهر خلق ایزدت اندر مکان نمود

زیرا کی خلق را ز برون نیست قادری

۲ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۴۱

 

هر جا که روی دو گاوکارند و خری

خواهی تو برو بمرو خواهی بهری

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۶۵

 

تَقَشع غَیم الهجر عَن قمرِ الحُبّ

و اَشْرَقَ نُورُ الصُّبْحِ فِی ظُلمَةِ الْعَتبِ

و جاءَ نسیمُ الْاِعْتذارِ مُحَفّفاً

فَصادَفَهُ حسنُ الْقبُولِ مِنَ الْقَلْبِ

۲ بیت
محمد بن منور
 
 
۱
۲
۳
۵
 
تعداد کل نتایج: ۹۶