عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۵ - قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه به آشنائی مینماید و بیگانه آشنا نمیشود
رو تو بنیادی بمان از عدل خویش
رو فرست اسباب عقبایت ز پیش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۸ - حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن
خود بزرگ دین برفت از حال خویش
گفت پورت را چه آمد خود به بیش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
یک سر مو نیست ناشرعم به پیش
کور بادا چشم اغیارم به نیش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
چون رسید آن پیر خودبا جای خویش
عذرها گفتش حکیم سینه ریش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید
بر تو گر ظلمی رود صبر آر پیش
تا بخواند مرتضایت پیش خویش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۱ - تمثیل در رعایت ادب نمودن، و از عبادت و معرفت غافل نبودن، و مغرور نبودن بطاعت، و تقصیر نمودن در طلب، و تنبیه نمودن حضرت امام جعفر صادق علیه السلام شیخ داود طائی را برعایت ادب
او همی گوید به پیشم عجز خویش
چون نگردم دل فکار و سینه ریش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۲ - در تنبیه حال غافلان و اظهار حقایق عارفان، و بیان یکتائی حق سبحانه و تعالی، و تکرار ظهور صفات او جل جلاله
ای بدنیا صرف کرده عمر خویش
جان خود را کردهای صد بار ریش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
سوخت او عطّاررا از شوق خویش
درد او مرهم کنم بر جان ریش
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
من نظر بازم بسوی یار خویش
زآنکه این بینش ازو دیدم زپیش
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
چون بسوزد هرچه میخواهد ز پیش
جمله بگذارد شود با جای خویش
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم
عاقبت با خویش دادندش ز خویش
هرچه گوئی بیش دادندش ز پیش
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - فی فضیلة امیرالمؤمنین ابوبكر رضی الله عنه
او بدین عالم نیفتاده ز خویش
جان بدان عالم فرستاده ز پیش
عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
لیک اگر دولت رسد ازجای خویش
یک خر عیسی بود صد اسب بیش
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل
از پس جان دادن و مردن ز خویش
هست چندان سختی زاندازه بیش
عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
یک نفس را من بخوردم آن خویش
وای بر تو زانچه خواهی داشت پیش
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
لیک یک تن را همی نه کم نه بیش
وا نمیگردد ز روی و ریش خویش
عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
چون بگرداند گه از پس گه ز پیش
آردش تا بر سر سوراخ خویش
عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
شد بگورستان یکی دیوانه کیش
ده جنازه پیشش آوردند بیش