گنجور

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید

 

بر تو گر ظلمی رود صبر آر پیش

تا بخواند مرتضایت پیش خویش

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۶ - ***

 

بعد از آن خود را شناس و اصل خویش

گرچه پیداگشتهٔ ای پاک کیش

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۶ - ***

 

رو تو روز و شب توکّل آر پیش

تا بیابی در حقیقت کام خویش

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

سوخت او عطّاررا از شوق خویش

درد او مرهم کنم بر جان ریش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

چون بسوزد هرچه میخواهد ز پیش

جمله بگذارد شود با جای خویش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم

 

عاقبت با خویش دادندش ز خویش

هرچه گوئی بیش دادندش ز پیش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - فی فضیلة امیرالمؤمنین ابوبكر رضی الله عنه

 

او بدین عالم نیفتاده ز خویش

جان بدان عالم فرستاده ز پیش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

لیک اگر دولت رسد ازجای خویش

یک خر عیسی بود صد اسب بیش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل

 

از پس جان دادن و مردن ز خویش

هست چندان سختی زاندازه بیش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل

 

یک نفس را من بخوردم آن خویش

وای بر تو زانچه خواهی داشت پیش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

لیک یک تن را همی نه کم نه بیش

وا نمیگردد ز روی و ریش خویش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

چون بگرداند گه از پس گه ز پیش

آردش تا بر سر سوراخ خویش

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

شد بگورستان یکی دیوانه کیش

ده جنازه پیشش آوردند بیش

عطار
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
sunny dark_mode