عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
بعد چندین سال ایمان درست
این چنین نوباوه رویش باز شست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
خمر، هر معنی که بودش از نخست
پاک از لوح ضمیر او بشست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
آن صنم را دید می در دست و مست
شیخ شد یکبارگی آنجا ز دست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
شد خراب آن پیر و شد از دست و مست
مست و عاشق چون بود؟ رفته ز دست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
شیخ را بردند سوی دیر مست
بعد از آن گفتند تا زنار بست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
کفر برخاست از ره و ایمان نشست
بت پرست روم شد یزدان پرست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
گر به هشیاری نگشتم بتپرست
پیش بت مصحف بسوزم مست مست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
ذرهای عشق از کمین درجست چست
برد ما را بر سر لوح نخست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
بود یاری در میان جمع، چست
پیش شیخ آمد که ای در کار سست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
آن مرید آن را چو دید از جای جست
کای نبی الله دستم گیر دست
عطار » منطقالطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان
چون نهاد آن شیخ بر زنار دست
جمله را زنار میبایست بست
عطار » منطقالطیر » عزم راه کردن مرغان » عزم راه کردن مرغان
عزم ره کردند عزمی بس درست
ره سپردن را باستادند چست
عطار » منطقالطیر » عزم راه کردن مرغان » تحیر بایزید
مشکل دلهای ما حل کن نخست
تا کنیم از بعد آن عزمی درست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ عباسه دربارهٔ روز رستخیز
گاه رندم، گاه زاهد ،گاه مست
گاه هست و نیست و گاهی نیست و هست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ عباسه دربارهٔ روز رستخیز
گر همه کس پاک بودی از نخست
انبیا را کی شدی بعثت درست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مفلسی که عاشق شاه مصر شد
دیگری گفتش که نفسم دشمن است
چون روم ره زانک هم ره رهزنست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » احوال مالک دینار
تو بمانده روز و شب حیران و مست
تا دهد یک ذره زین لاشیء دست
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » احوال مالک دینار
هرک چون پروانه شد آتش پرست
سوختن را شاید آن مغرور مست