گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل

 

سایلی گفتش که ای شوریده رای

گوئیا خشنودی امروز از خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل

 

رفت سوی حضرت و گفت ای خدای

چون کنم با این رخ دیده ربای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

خورد سوگندان که در ره هیچ جای

نه باستادم نه بنشستم ز پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و یکم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

در سه روز و شب نجنبید او زجای

عقل زایل تن در افتاده ز پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

میرزاده کان بدید او دور جای

باز مینشناخت زان غم سر ز پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و سوم » بخش ۴ - الحكایة ‌و التمثیل

 

هرکسش میگفت ای شوریده رای

قیمت این کس نداند جز خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و چهارم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

از پس تابوت زن آن رهنمای

گام میزد برسر انگشت پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

مرد میباید نه سر او را نه پای

جمله گم گشته درو او در خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۴ - الحكایة ‌و التمثیل

 

خوش بود عاشق نشسته دل بجای

بر سرش استاده معشوقش بپای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۸ - الحكایة ‌و التمثیل

 

گفت پیشت آمدم ای رهنمای

تا بگویم من که میگوید خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گفت غمگین از کهٔ گفت از خدای

کز غم او می ندانم سر ز پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

نعرهٔ کردی و در جستی ز جای

وز سر حیرت بگفتی وای وای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

زآنکه هرگز تا که میباشی جدای

تو ازین دریا نه سر بینی نه پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

پشهٔ تو میکنی بر پیل جای

تا بدست خویشش اندازی بپای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

ذرهٔ تو میشوی از جا بجای

تا نهی خورشید را در زیر پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل

 

خطبهٔ در نعت و توحید خدای

کرده بود انشا بزرگی رهنمای

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۸ - نومیدی بلبل از گل و رفتن او از باغ به بیوفائی گل

 

نالهٔ بلبل شنید ازدور جای

کای صبا بهر خدا زوتر بیای

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۰ - ندامت گل از استعفاء خود و بخشیدن بزاری بلبل

 

باشد اندر خدمتت چون او بپای

پیش تختت چون غلامان سرای

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۵ - شکایت گل از بلبل به پیش باد صبا و عشق او بغیر

 

ور بخواهی پیش تو باشد بپای

آن چنان گویندهٔ دستان سرای

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۵ - شکایت گل از بلبل به پیش باد صبا و عشق او بغیر

 

آن همه نالهٔ صبا از دور جای

می‌شنید و گفت هان دیگر میای

عطار
 
 
۱
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
sunny dark_mode