میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰
تو را مسجد مرا میخانه ای شیخ
تو را سبحه مرا پیمانه ای شیخ
تو را ورد سحرگاهی و ما را
همه شب ناله مستانه ای شیخ
زنخ کم زن که در گوش من آید
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱
قدم بگذار و از ما بگذر ای شیخ
تکاپو کن بکار دیگر ای شیخ
تو دستاری گران داری و ما را
گرانی میکند بر تن سر ای شیخ
گدایانی خمش بی عقل و بی هش
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲
روز بحث از رساله دارد شیخ
شب حدیث از غساله دارد شیخ
بیمریدی و نامرادی را
همه شب آه و ناله دارد شیخ
مال اوقاف و حق ایتام است
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳
بکوی میفروشم بار دادند
رهم سوی در خمار دادند
در میخانه بر رویم گشودند
بدستم ساغری سرشار دادند
بیک ساغر شب دوشم رهائی
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴
شیخ است و حلقه بر در خمار میزند
دست طلب بحلقه زنار میزند
این خرقه پوش صومعه را تا چه روی داد
کاتش بجان خرقه و دستار میزند
خلوت نشین شهر که از خانقه گریخت
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵
بخت اگر یاری کند دلدار دلداری کند
نوبت گلشن رسد گلزار گلزاری کند
سهل باشد محنت از جور رقیب و دور چرخ
شاخ گلبن گل بر آرد خارا گر خاری کند
بزم عشرت گرم گردد، خون تاک آید بجوش
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶
دو چشم مست تو کز خواب ناز برخیزد
هزار فتنه ز چین و طراز بر خیزد
کسی بطره کوتاه تو نیارد چنگ
مگر که از سر عمر دراز برخیزد
هر آنکه جان و سر اندر سر هوای تو کرد
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷
دیشب مغی از خانه خمار برآمد
با ساغر و پیمانه سرشار برآمد
با زلف پریشان بدل باده فروشان
چنگی زد و این نغمه اش از تار برآمد
آمد مه خرداد و گل از خار بر آمد
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸
نام مه گل را مه خرداد نهادند
و این نام در آئین مه آباد نهادند
آباد بر آئین مه آباد که از داد
خمخانه در این فصل و مه، آباد نهادند
بی شائبه از طینت پاکان جهان بود
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹
زاهدی از صومعه بیزار شد
نیمه شبان بر در خمار شد
جام می از شاهد مستان گرفت
مست شد و بر سر بازار شد
رشته تسبیح فتادش ز دست
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰
افسانه بد مستی ما دوش سمر شد
هم شحنه و هم شیخ از این قصه خبر شد
از حالت پیری و جوانی سخنی نغز
سر بسته بگویم که شبی بود و سحر شد
یکدانه از این خرمن مائی و توئی بود
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۱
تا می بکیش زاهد و مفتی حرام شد
ما را فضای میکده بیت الحرام شد
بر چرخ بود خانه معمور و بر زمین
بیت المقدس است که میخانه نام شد
در کیش عشق بود که رندان مست را
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲
شیخناشب تا سحر مست و خراب از باده بود
در خرابات مغان مست و خراب افتاده بود
با حریفان دغل نرد و قمار و جام می
کرده بود و برده بود و خورده بود و داده بود
شیخنا را با نگاری ساده کار افتاد دوش
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳
موج زد اشکی و ما را آب برد
نرگس مست شما را خواب برد
چشم پر خوابت مرا بیخواب کرد
زلف پر تابت مرا از تاب برد
تارخ خوبت بگلشن جلوه کرد
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴
دم زد لبی از شکوه، نیش نام نهادند
خون شد دلی از غصه، میش نام نهادند
صد تیغ جفا بر سر و تن دید، بهر بند
یکناله بر آورد، نیش نام نهادند
در قعر خم از چوب جفا بسکه قفا خورد
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵
در ازل باده کشان چون گل پیمانه زدند
ماند یک قبضه، از آن سبحه صد دانه زدند
دل دیوانه عشاق چو شد خانه راز
قفلی از عقل و خرد بر در این خانه زدند
سخت حیرانم از این قصه که صاحب نظران
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶
شیخنا افتان و خیزان بر در میخانه بود
نیمه ای هشیار و یک نیم دگر مستانه بود
سبحه تزویر شیخ شهر را کردم شمار
باطن او دام بود و ظاهر آن دانه بود
دزدی از دیوار آمد نیمه شب اندر سرای
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷
گفتم از لعل لبت یک بوسه، گفت آری شود
لیک با صد خواری و زاری بدشواری شود
گفتمش بوسیدم از مستی لبت صد بار، گفت
هر چه در مستی شود آخر بهشیاری شود
گفتمش در خواب دیدم در بری دوشینه، گفت
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸
ز گیسویت سخن با شانه گفتند
شبی تاریک بود افسانه گفتند
گر از لعل لبت گفتند رازی
حدیثی از لب پیمانه گفتند
چه حکمت بود کز زنجیر زلفت
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹
ترک من سبزه گرد لب دارد
لعل یاقوت گون سلب دارد
میدهد وعده های بوس و کنار
خندهائی که زیر لب دارد
چشم مستش بگاه ناز و عتاب
[...]
![میرزا حبیب خراسانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/habib.gif)