بدادم زر، گرفتم در عوض جان
چه جان جان جهان به به چه ارزان
اگر زر، دادم امّا سر گرفتم
به عالم زندگی از سر گرفتم
همین دولت بس اندر نشأتیم
که من سوداگر رأس حسینم
سراسر کلبه ام گردیده پُر نور
فکنده در سر سودایی ام شور
مسیحا را نمودم شاد و خرّم
ز غم آزاد کردم جان مریم
عبادت های چندین ساله آخر
ثمر بخشید و شد امروز ظاهر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها از قدرت و ارزش ایمان و عشق صحبت میکند. او برای دستیابی به حقیقت و معنویت، جان خود را به بهایی ناچیز میفروشد. او به این نتیجه میرسد که همین زندگی و آگاهی از عشق حسین (ع) برای او کافی است و در کلبهاش نور و شوق حاکم است. شاعر همچنین به شادی و آزادی که برای مریم به ارمغان آورده اشاره میکند و بر اهمیت عبادتهای طولانیمدت و تأثیر آنها در زندگیاش تأکید میکند. در نهایت، او به ثمرات این عبادتها و دستاوردهای معنویاش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا فرد میگوید که جان خود را به بهایی ناچیز نسبت به ارزش آن فروخته است. او اشاره میکند که با دادن چیزی با ارزش مثل طلا، زندگیاش را گرفته است و به این موضوع اشاره میکند که جان و جهان چه چیزهایی با ارزش و قیمتی هستند که او به راحتی آن را در برابر طلا واگذار کرده است.
هوش مصنوعی: اگرچه برای به دست آوردن ثروت تلاش کردم، اما در زندگی واقعی ارزشها و معنای عمیقتری وجود دارد که مهمتر از پول است.
هوش مصنوعی: من در همین زندگی خوشبختم چون من با افتخار و شکوه از خودم میگویم که به دنبال هدفی بزرگ و ارزشمند هستم.
هوش مصنوعی: تمام کلبهام روشن و پر از نور شده و این روشنی در ذهن من شوری و هیجان به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: من به مسیحا نشان دادم که خوشحال و شاداب است و از غم رهایی یافته است. جان مریم را نجات دادم.
هوش مصنوعی: پس از سالها عبادت و تلاش، اکنون نتیجهاش آشکار شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.