گنجور

 
وفایی شوشتری

ای منبع فتوّت و ای معدن کرم

بادا، سلام حق به جناب تو دمبدم

وز من به قدر رحمت حق هر دمی سلام

بر آستان اقدست ای قاعد امم

یا پرتوی زنور جمالت به من بتاب

یا خانه ی وجود مرا ساز منهدم

آخر مگر، نیم متمسّک به حبل تو

یا نیستم به ذیل جناب تو معتصم

آخر مگر نه قصد تو کردم ز راه دور

یا محنت سفر نکشیدم به هر قدم

عمری مگر نه صرف نمودم به عشق تو

یا جان پی نثار تو ناوردم از عدم

اینها مگر نه جمله زفیض وجود تست

اتمم علیّ نعمتک ای سابغ النّعم

گر فی المثل خزاین عالم به من دهی

باشد به نزد جود تو یک قطره یی زیم

گیرم که من نه مادح شاهم ولی چه شد

آن لطف بی عوض که بود لازم کرم

گر، پرسدم کسی که ترا داد جایزه

لا، در جواب گویمش ای شاه یا، نعم

گر، از درم برانی با حالت پریش

روبر، درِ که آورم ای قبله ی امم

گر، برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر

این مهر بر که افکنم این دل کجا برم

حاشا ز لطفت ای همه عالم ترا، غلام

کلاّ، ز جودت ای همه شاهان ترا، خدم

کز درگه امید تو امّیدوار تو

محروم و ناامید رود با هزار غم

یا زود کن عطا صله ی شعر بنده را

یا زود کش به دفتر اشعار من قلم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کمال‌الدین اسماعیل

گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر

آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟

وفایی شوشتری

همین شعر » بیت ۱۲

گر، برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر

این مهر بر که افکنم این دل کجا برم

فرخی سیستانی

عید عرب گشادبه فرخندگی علم

فرخنده باد عید عرب بر شه عجم

سلطان یمین دولت و پیرایه ملوک

محمود امین ملت و آرایش امم

شاهی که تیره کرد جهان بر عدو به تیغ

[...]

منوچهری

ای دل چو هست حاصل کار جهان عدم

بر دل منه ز بهر جهان هیچ بار غم

افکنده همچو سفره مباش از برای نان

همچون تنور گرم مشو از پی شکم

تو مست خواب غفلتی و از برای تو

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
مسعود سعد سلمان

شاهان پیش را که نکردند جز ستم

شاه زمانه کرد به تیغ و به خشت کم

هست او بلی خلیفه یزدان دادگر

پس کی رضا دهد که رود بر جهان ستم

گویند خسروان زمانه به هر زمان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

از مشک اگر ندیدی بر پرنیان علم

وز قیر اگر ندیدی بر ارغوان رقم

بر پرنیان ز مشک علم دارد آن نگار

بر ارغوان ز قیر رقم دارد آن صنم

زلف سیاه بر رخ او هست سایبان

[...]

وطواط

ای پیش تو سپهر میان بسته چون قلم

مردم و مردمیت بعالم شده علم

شکلی چو دولت تو بخوبی نیامده

در ساحت وجود ز کاشانهٔ عدم

گه فخر منتسب و آداب مکتسب

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه